گزارشگر ویژه کمیسیون حقوق بین ­الملل، «نظریه عدم صلاحیت ارگان‌های ناظر برای ارزیابی شروط را تأیید ‌کرده‌است.[۶۶] به اعتقاد وی «ارگان‌های ناظر نمی ­توانند تعهد معاهده­ای یک دولت را تعیین کنند، اگرچه دادگاه اروپایی به غلط چنین صلاحیتی را برای خود قائل بوده است».[۶۷]

 

دفتر امور حقوقی دبیرخانه سازمان ملل متحد نیز طی نظریه­ای حقوقی ‌در مورد «کمیته رفع تبعیض علیه زنان» اعلام کرد: «نه کمیته و نه دبیر کل، به عنوان نگاه دارنده اسناد کنوانسیون، اختیار تصمیم ­گیری ‌در مورد مطابقت شرط­ها با کنوانسیون را ندارند».[۶۸]

 

هم­چنین تعدادی از ‌دولت‌های‌ عضو میثاق حقوق مدنی و سیاسی، در اعتراض به برخی جنبه­ های تفسیر کلی «کمیته حقوق بشر»- ارگان نظارتی میثاق مذبور- راجع به شروط، اعتقاد به اینکه کنوانسیون حقوق معاهدات وین (۱۹۶۹) برای معاهدات حقوق بشری ناکافی و نامناسب است و پیشنهاد این­که کمیته، اختیار اظهارنظر الزام­آور راجع به اعتبار شروط داشته باشد، رد کردند.[۶۹]

 

۳-۵- نظریه صلاحیت ارگان‌های نظارتی برای بررسی اعتبار یا عدم اعتبار شرط:

 

برخلاف نظریه عدم صلاحیت ارگان‌های نظارتی که در بالا به آن اشاره شد؛ نظریه صلاحیت ارگان‌های نظارتی برای بررسی «اعتبار شروط» نیز در حقوق بین ­المللی مطرح گردیده از جمله:

 

الف) رؤسای «ارگان‌های ناظر معاهداتی حقوق بشر» در پنجمین نشست خود در سال ۱۹۹۴ چنین توصیه کرده ­اند که: «ارگان‌های معاهداتی باید ‌دولت‌های‌ عضو را به توضیح ‌در مورد شروطشان ملزم کنند».

 

هم­چنین توصیه شد که: «ارگان‌های معاهداتی باید به روشنی بگویند که برخی ‌شرط ها با حقوق معاهدات ناسازگار است».[۷۰]

 

ب) کمیته حقوق بشر (ارگان ناظر معاهداتی تأسیس شده توسط میثاق حقوق مدنی و سیاسی) در نوامبر ۱۹۹۴ تفسیر کلی شماره ۲۴ خود را راجع به تحفظات صادر کرد.[۷۱] این کمیته در تفسیر کلی خود می­گوید: «قواعد کلاسیک مندرج در کنوانسیون وین (۱۹۶۹) راجع به شرط، برای میثاق دیگر معاهدات حقوق بشری کافی نیست، زیرا این معاهدات، به حقوق افراد مربوط­اند، نه تعهدات متقابل میان دولت‌ها؛ لذا منفعت حقوقی دولت‌ها آن ها را به اعتراض در برابر شروط وا نمی­دارد. این خصوصیت، باعث شده که تعداد اندکی از کشورها اعتراض­هایی را به «شروط ناسازگار با موضوع و هدف»، مطرح کنند از این رو به نظر کمیته:[۷۲] «لزوماًً در صلاحیت کمیته است که تعیین کند آیا هر شرط خاصی با موضوع و هدف میثاق مطابقت دارد یا نه. این وظیفه ­ای است که کمیته در انجام مسئوولیتهایش نمی­تواند آن را نادیده بگیرد. کمیته به منظور علم به قلمرو و وظیفه­ اش راجع به بررسی تعهدات یک دولت، طبق ماده ۴۰ لزوماًً باید راجع به سازگاری یک شرط با موضوع و هدف میثاق و با حقوق بین ­الملل عام نظر بدهد».

 

ج) کمیسیون حقوق بین ­الملل هم در طرح «قطعنامه­ای راجع به شروط وارد بر «معاهدات چندجانبه نرماتیو»، از جمله، معاهدات حقوق بشری چنین اظهارنظر ‌کرده‌است:[۷۳] «اگرچه صلاحیت ارگانها معاهداتی برای تصمیم ­گیری ‌در مورد شروط صریحاً در این معاهدات پیش ­بینی نشده است، امّا این ارگانها ضرورتاً دارای چنین صلاحیتی هستند».

 

۳-۶- آثار حقوقی مترتب بر شروط غیرمعتبر:

 

با توجه به اختلاف نظری که در نظام حقوق بین ­الملل- و به شرحی که گذشت- در خصوص صلاحیت و عدم صلاحیت ارگان‌های ناظر معاهداتی وجود دارد؛ باید گفت: به لحاظ منطق حقوقی چنین ‌می‌توان نتیجه گرفت که؛ مسأله­ تعیین صلاحیت یک ارگان ناظر معاهداتی به تفسیر معاهده­ای که چنین ارگانی را تأسیس ‌کرده‌است مربوط می­ شود. بدیهی است ارگان ناظر بر اجرای مفاد یک کنوانسیون، صلاحیت تفسیر مقررات آن را نیز دارد، از جمله، تفسیر مقرراتی که مربوط به صلاحیت این ارگان است؛ یعنی صلاحیت قضاوت درباره صلاحیت خویش را دارا است.

 

‌بنابرین‏ مادام که ‌دولت‌های‌ عضو کنوانسیون، تفسیر قاطعی ارائه ندهند و حدود صلاحیت ارگان ناظر را دقیقاً مشخص نکنند، این ارگان طبق تشخیص خود عمل خواهد کرد، چنانچه کمیته رفع تبعیض (ارگان ناظر کمیسیون محو هر گونه تبعیض علیه زنان) نیز، از آغاز تأسیس، به موضوع شرط­ها پرداخته و همواره نگرانی خود را ‌در مورد شمار مهمی از شروط که به نظر این کمیته با موضوع و هدف کنوانسیون، مغایر است. ابراز نموده است.[۷۴] مهم­تر این­که؛ ‌دولت‌های‌ عضو نیز معمولاً نسبت به تشخیص­ها و توصیه­ های کمیته به دیده ایجاب و تمکین نگریسته­اند، به طوری که تعداد قابل توجهی از کشورهای شرط­گذار، به الغاء یا اصلاح شروط اولیه خود اقدام کرده ­اند.[۷۵] البته کمیته هم به جای به کارگیری زبان قهر و الزام، از لحن ترغیب و تشویق استفاده نموده اما به هر حال خود را فاقد صلاحیت و فارغ از مسأله­ ارزیابی شروط ندانسته است.[۷۶]

 

مهم­ترین بحثی که اینک مطرح است این است که در فرض آنکه ارگان ناظر معاهداتی- کمیته رفع تبعیض در مانحن فیه- شرطی را مغایر با موضوع و هدف معاهده و در نتیجه غیرمعتبر دانست؛ چه آثار حقوقی بر آن مترتب است؟

 

به عبارت دیگر؛ هرگاه دولتی به هنگام تصویب یا الحاق به معاهده­ای شرط یا شروطی قرار دهد که با موضوع و هدف آن معاهده ناسازگار باشد و یا به دلیل دیگر غیرمجاز شناخته شود، چه آثاری در پی خواهد داشت؟ آیا چنین دولتی عضو معاهده خواهد بود؟ در این صورت، روابط معاهداتی بین این دولت و سایر دول عضو چگونه خواهد بود؟ آیا شرط فاسد از اصل تصویب یا الحاق تفکیک می­ شود و معاهده بین آن ها به طور کامل لازم­الاجراء خواهد شد؟ یا آنکه با حذف مقررات مورد شرط (اگر مشخص باشد) به سایر مقررات معاهده ملزم خواهند بود یا آنکه اساساً دولت شرط­گذار به عضویت معاهده در نخواهد آمد؛ ‌به این معنا که فساد شرط، باعث فساد اصل تصویب یا الحاق می­ شود؟ و یا اینکه باید بین موارد، قائل به تفصیل شد، و برحسب نوع قصد دولت شرط­گذار، او را عضو معاهده و ملزم به تمام مفاد آن تلقی کرد و یا عضو معاهده ندانست؟

 

برای نیل به پاسخ سؤالات فوق لازم است مواردی از آنچه را در عمل در عرصه حقوق بین ­الملل در این زمینه اتفاق افتاده ذکر کنیم؛ آنگاه در یک جمع ­بندی کلی پاسخ سؤالات را دریافت نمائیم:

 

مقدمتاً باید گفت: رویه بسیاری ارگان‌های معاهداتی حقوق بشر، به ویژه کمیته رفع تبعیض، تاکنون بر این بوده است که این ارگانها اگرچه اغلب به بررسی مسأله اعتبار شروط پرداخته­اند، اما فقط به اظهارنظر در این زمینه اکتفا کرده و هرگز به تفکیک شرط غیرمعتبر از سند تصویب یا الحاق مبادرت نورزیده­اند، بلکه صرفاً با ارائه­ توصیه ­ها و پیشنهادهایی کوشیده­اند ‌دولت‌های‌ شرط­گذار را به استرداد یا اصلاح شروط­شان، ترغیب و وادار کنند. حال نمونه­ ها:

 

الف) کمیته منع شکنجه؛ نسبت به اعتبار برخی شروط شیلی بر «کنوانسیون منع شکنجه و دیگر
رفتار یا مجازات‌های بی­رحمانه، غیرانسانی یا موهن.[۷۷] به طور جد تردید کرد و به شیلی اطلاع داد که از نظر کمیته: شرط وارد بر ماده ۲ کنوانسیون منع شکنجه، با موضوع و هدف آن مغایر است». بیست دولت عضو کنوانسیون نیز با اعتراض به شرط شیلی به دلیل مغایرت با موضوع و هدف معاهده، نظر کمیته را تأیید کردند. برخی از این دولت‌ها بر این باور بودند که چنین شرطی باید از سند الحاق شیلی تفکیک شود. اما کمیته منع شکنجه، تنها راجع به مسأله عدم اعتبار شرط، نظر داد.[۷۸]


موضوعات: بدون موضوع
   دوشنبه 21 آذر 1401نظر دهید »

 

فصل دوم

 

ماهیت و مبانی حق حبس از دیدگاه حقوقی و فقهی

 

پس از ذکر تاریخچه و تعاریف حق حبس در اصطلاح حقوق ‌دانان و در اصطلاح فقها در این فصل به ماهیت حق حبس و مبانی آن می پردازیم لذا در مبحث اول این فصل ماهیت حق حبس و در مبحث دوم مبانی آن را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهیم.

 

۲-۱- بررسی ماهیت حق حبس

 

حبس یک حق در معنای یک اقتدار و توانایی برای گزینش آزادانه امتناع مشروع از دادن مالی که در اثر عقد بیع، مال دیگری شده است و یا در فضای کلی از ادای مال غیر که بدون اذن مالک در ید یا ذمه اوست و یا تسلیم و تأدیه اختیاری آن با صرف نظر نمودن از منافعی که در صورت امتناع برای خود حفظ می کرد می‌باشد . که این نوع امتناع خود اشاره­ای به ماهیت حق حبس دارد که در ان مبحث به تبیین همین ماهیت خواهیم پرداخت:

 

۲-۱-۱- بحث مقدماتی در بیان حق

 

حق عبارت است از اقتداری که قانون به افراد می‌دهد تا عملی را در صورت تمایل انجام دهد به عبارت دیگر در انجام یا عدم انجام عملی آزاد باشد و این آزادی عمل رکن اساسی حق بشمار می رود مقصود از حق در اینجا حق خصوصی است که در تقسیمات حقوقی به دو قسم حق مالی و غیرمالی تقسیم می شود . حق مالی امتیازی است که به منظور تأمین نیازهای مادی اشخاص به آن ها اعطاء می شود و غرض از آن تنظیم روابطی است که به لحاظ استفاده از اشیاء بین اشخاص وجود دارد و قابل مبادله و تقویم به پول است مثل حق مالکیت و حق انتفاع و حق مطالبه مبلغی پول به انجام کار معین [۷۶]و حق غیرمالی امتیازی است که هدف از اعطاء آن رفع نیازمندی های عاطفی و اخلاقی است و موضوع این حق روابط غیرمالی اشخاص است و ارزش داد و ستد را ندارد و به طور مستقیم قابل ارزیابی به پول و مبادله نمی باشد مانند حق زوجیت، ولایت و حضانت .

 

۲-۱-۲- ماهیت حق حبس

 

با توجه به مقدماتی که ذکر شد روشن است که حق حبس نوعی حق مالی است زیرا برای تأمین و تنظیم روابط مادی میان بایع و مشتری مطرح می شود و در صورت فوت صاحب حق به ارث می‌رسد لذا انطباق با تعریف حق مالی دارد . پس ممتنع بدون اذن حابس اقدام به قبض کند نظراتی ارائه شده است که تا اندازه ای اشاره به ماهیت حق حبس دارد : یک نظر اینکه حق حبس یک حق عینی است و تبعی مثل حق مرتهن نسبت به عین مرهونه و از این جهت در فرض مذبور حق عینی حابس رعایت نشده است . قابض ممتنع مرتکب گناه شده و قبض نیز باطل و بلااثر است و هر گونه تصرفات قابض بدون اذن صحیح نبوده و مستوجب ضمان می‌باشد هرچند که او پس از عقد مالک مال محبوس بوده و ضامن قیمت منافع آن نیست [۷۷] . نظر دیگر این است که حق حبس به عین متعلق ندارد و یک امر خارجی است بلکه یک حکم شرعی است و قابض بدون اذن چون موجب اسقاط حبس دوستش شده است گناهکار می‌باشد و الا عین ملک اوست و مانعی در تصرف آن وجود ندارد بلکه کسانی که حق حبس را ناشی از ادله ای می دانند که به دلیل سلطنت و حرمت مال غیر حکومت می‌کند مانند کسانی که مبنای شرعی مستقلی برای حق حبس ذکر کرده‌اند ماهیت حق حبس را نیز یک حق عینی می پندارند . حابس حق استرجاع به قابض بدون اذن را دارد لکن قابض غاصب نیست زیرا مالک است و حق تصرف دارد و حق حبس تعلق گرفته است همان‌ طور که حق خیار به عقد تعلق دارد نه به عین. بعد اگر ترتب اثر به اقباض بر قبض به حق را در نظر بگیریم برای این قبض اثری بار نیست. بنظر می‌رسد حق حبس در بیع یک حق و اقتدار عقلائی است که از ارتباط دو التزام به تسلیم متقابل ناشی از انتقال مالکیت و تساوی و همزمانی آن ها در اجرا و عدم اولویت در تقدیم و تسلیم نسبت به دو طرف انتزاع می شود و موضوع آن و متعلق آن فعل امتناع از تسلیم است خواه مورد آن عین باشد یا کلی فی الذمه و یا پرداخت وجهی و یا ایفاء تعهد یا انجام وظائفی .

 

۲-۱-۳- تبیین ماهیت حق حبس از دیدگاه علمای فقه و حقوق

 

مفاد حق حبس مطابق با ماده ۳۷۷ قانون مدنی(هر یک از بایع و مشتری حق دارد از تسلیم مبیع یا ثمن خود داری کند تا طرف دیگر حاضر به تسلیم شود مگر این که مبیع یا ثمن موجل باشد در این صورت هر کدام از مبیع یا ثمن که حال باشد باید تسلیم شود. )، تسلیم مبیع و ثمن است منتها، چون این حق، با توجه به فلسفه وجودی آن( نتیجه همبستگی دو عوض متقابل) : در تمام عقود معوض می‌تواند کاربرد داشته باشد در نتیجه مصداقی از قاعده حاکم بر همه عقود معوض است و بیع نیز به همین عنوان مشمول آن قرار می‌گیرد در واقع حکمی‌مطابق با قاعده و منطبق با ماهیت عقود معوض است و به همین جهت در سایر عقود معوض غیر از بیع وجود دارد.

 

گروهی حق حبس را مقتضای ناشی از معاوضه می‌دانند و می‌گویند که چون مالکیت برای متعاملین در یک زمان ایجاد می‌شود‌، به دلیل معاوضی بودن عقد‌، تقابض نیز باید هم زمان انجام پذیرد‌. ‌بنابرین‏ پیش از آن‌، التزام به تسلیم وجود ندارد[۷۸] گروهی نیز می‌گویند که قبض و اقباض در عقد بیع از احکام عقلایی است و به همین دلیل توسعا می‌توان از بیع به اخذ و اعطا تعبیر کرد‌، زیرا بیع راهی برای دست یابی به دو عوض است‌. ‌بنابرین‏‌، هیچ گونه تقیید و التزامی‌در نفس معاوضه وجود ندارد و حق حبس صرفا حقی عقلایی و مترتب بر معاوضه است.[۷۹] بعضی نیز این حق را مبتنی بر عدالت و انصاف دانسته اند.[۸۰]

 

و برخی نیز ضمن پذیرش دیدگاه فقیهان مبنی بر ناشی شدن حق مذبور از مفهوم معاوضه در بیع و مبادله هم زمان دو عوض‌، می‌افزایند « عدالت معاوضی نیز ایجاب می‌کند که دو تعهد در یک زمان اجرا شود و تبعیضی در میان نباشد‌. دو طرف چنان ‌به این برابری وابسته اند که اگر ناچار شوند بدون دریافت آن چه در عقد انتظار داشته اند آن چه را به عهده دارند تسلیم نمایند‌، احساس ظلم و تجاوز می‌کنند‌، زیرا این خطر وجود دارد که طرف مقابل به دلیل اعسار یا تلف قهری موضوع تعهد یا تفریط خود یا تقصیر دیگران نتواند وفای به عهد کند‌.

 

نتیجه مهمی‌که از این همبستگی گرفته می‌شود این است که هر یک از دو طرف معاوضه می‌تواند اجرای تعهد خود را منوط به تسلیم عوض قراردادی (اجرای تعهد دیگری) کند. این اختیار را که بدون فسخ قرارداد‌، اجرای تعهد را به حال تعلیق در می‌آورد‌، در اصطلاح حق حبس نامند.[۸۱]

 

نتیجه، آن که در میان نظرات، آن چه منطقی تر به نظر می‌رسد این است که پس از تحقق قرارداد و التزام متعاملین به تسلیم عوضین به یکدیگر‌، نمی‌توان برای شروع به تسلیم یکی از آن ها ترجیحی یافت‌، چه هر دو حق از هر حیث مساوی و هم زمان به وجود آمده‌اند‌.

 

از این رو هر کدام می‌توانند انجام تعهد خود را منوط به اجرای تعهد دیگر نماید‌. همان طور که گفته شد‌، حق حبس امری عقلایی و مبتنی بر ارتکاز عقلاست‌.

 

۲-۱-۴- شناخت ماهیت حق حبس

 

بعد از توضیح مقدماتی در خصوص ماهیت حق حبس این سؤال مطرح می شود که ماهیت اصلی حق حبس چیست؟ آیا حبس نمودن یک حکم است یا یک حق و اگر حق است چه نوع حقی؟ حق دینی یا عینی؟ و اگرعینی است، حق عینی اصلی است یا تبعی؟ و یا اینکه یک حق مشخصی است؟


موضوعات: بدون موضوع
   دوشنبه 21 آذر 1401نظر دهید »

 

این هنجارها ممکن است قدیمی باشند که درمورد آن‌ ها مادۀ ۵۳ و چنانچه جدیدتر باشند، منجر به اعمال مادۀ ۶۴ می‌شود. به طورخلاصه، مواد ۵۳، ۵۹ و ۶۴ کنوانسیون وین قدرت این را دارند تا بقای معاهده را تحت تأثیر قرار دهند. اگر اعمال شوند، باعث ابطال کل سند می‌شوند؛ نه فقط بخش‌هایی که تعارض دارند.[۲۳]

 

در تعارض بین کنوانسیون‌های حقوق حمل‌ونقل چون این کنوانسیون‌ها جزء قواعد آمره نمی‌باشد، دلیلی بر اعمال این محدودیت‌های مطلق در خصوص تعارض‌های ذکر شده وجود ندارد و از آنجایی که اختتام و تعلیق معاهدۀ بیان‌شده در مادۀ ۵۹ مبتنی بر قواعد آمره نمی‌باشد، این مادۀ محدود به موقعیت‌هایی نیست که در آن تمامی طرف‌های یک معاهدۀ خاص، معاهدۀ دیگری را در همان موضوع منعقد می‌نمایند. این مورد هنوز در حقوق حمل‌ونقل حتی حمل‌ونقل هوایی اتفاق نیفتاده؛ ‌بنابرین‏ مادۀ ۵۹ برای اعمال در خصوص تعارض‌های رژیم واحد حقوق حمل‌ونقل مناسب نمی‌باشد.

 

خوشبختانه کنوانسیون وین علاوه بر قواعد آمرانه شامل قواعد منعطف‌تری می‌باشد که موجب تعلیق یا بی‌اعتباری یا اختتام می‌شوند. همچنین کنوانسیون، موادی دارد که با تعارض‌ها به نحو ملایم‌تر برخورد می‌کند. مواد ۴۰ و ۴۱ که مربوط به اصلاح و تغییر معاهدات چندجانبه هستند، نمونه‌ای از این مقررات‌اند. برای مثال مادۀ ۴۰ موارد اصلاح معاهده بین همۀ طرف‌ها را بیان می‌کند:

 

۱٫ جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری را معیّن نموده باشد، اصلاح معاهدات چندجانبه تابع مقررات بندهای زیر است.

 

۲٫ هر نوع پیشنهاد اصلاح معاهدۀ چندجانبه بین تمامی طرف‌های معاهده باید به همۀ کشورهای متعاهد ابلاغ شود و هرکدام از آن‌ ها حق خواهد داشت در امور زیر شرکت کند:

 

الف. اتخاذ تصمیم در خصوص اقدامی که می‌باید در ارتباط با پیشنهاد صورت گیرد؛

 

ب. مذاکره و انعقاد هر نوع موافقت‌نامه‌ای برای اصلاح معاهده.

 

۳٫ هر کشوری که حق الحاق به معاهده‌ای را داشته باشد، حق الحاق به معاهدۀ اصلاح‌شده را نیز خواهد داشت.

 

۴٫ موافقت‌نامۀ اصلاح‌شده، کشوری را که قبلاً طرف معاهده بوده ولی به موافقت‌نامۀ اصلاح‌شده ملحق نمی‌شود، اجبار نمی‌کند. بند ۴ «ب» مادۀ ۳۰ درمورد این چنین کشوری مجری خواهد بود.

 

۵٫ هر کشوری که پس از لازم‌الاجراشدن موافقت‌نامۀ اصلاحی، به معاهده ملحق شود، ‌در صورتیکه خلاف آن اظهار نکند:

 

الف. طرف معاهده اصلاح‌شده محسوب خواهد شد؛

 

ب. در قبال هر طرف معاهده‌ای که تعهدی در قبال موافقت‌نامه اصلاحی ندارد، طرف معاهدۀ اصلاح‌نشده محسوب خواهد شد.

 

همچنین مادۀ ۴۱ اختیارات اصلاح معاهده را در جایی که همۀ طرف‌ها حاضر نیستند بیان می‌دارد:

 

۱٫ دو یا چند طرف یک معاهدۀ چندجانبه فقط در صورتی می‌توانند موافقت‌نامه‌هایی برای جرح تعدیل معاهده، بین خود منعقد کنند که:

 

الف. امکان چنین جرح و تعدیلی توسّط معاهده پیش‌بینی شده باشد؛

 

ب. معاهده، جرح و تعدیل مذبور را ممنوع ننموده باشد مشروط بر اینکه:

 

(۱) جرح و تعدیل تأثیری در استفاده از حقوق سایر طرف‌های معاهده، طبق معاهده و یا در انجام تعهدات آنان نداشته باشد؛

 

(۲) جرح و تعدیل مذبور به ترتیباتی از معاهده مربوط نشود که تخلف از آن‌ ها با اجرای مؤثر موضوع و هدف معاهده در کلیت آن، مباینت داشته باشد.

 

۲٫ در خصوص مورد مشمول بند ۱ «الف»، جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری را مقرّر نماید طرف‌های مورد بحث باید قصد خود مبنی بر انعقاد موافقت‌نامه و همچنین جرح و تعدیلات ناشی از موافقت‌نامه را به سایر طرف‌های معاهده ابلاغ نماید. در خصوص حقوق واحد حمل‌ونقل، به دلیل فقدان اسنادی که دقیقاً میان همان گروه از دولت‌هایی که طرف معاهدۀ اولی بودند، منعقد می‌شود، به نظر می‌رسد که اعمال مادۀ ۴۱ مناسب‌تر است.

 

در مادۀ (ب) (۱) ۴۱ آمده که هر مقرره‌ای راجع به اصلاح معاهده بر قواعد عمومی کنوانسیون وین تقدّم دارد. برای مثال مادۀ (۵) ۱ کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا نشان می‌دهد که طرف‌های قراردادی ممکن است حتی توافق نمایند که اختیار خود دال بر انعقاد معاهده را کاهش دهند یا از آن صرف‌نظر نمایند. به‌جز دو موردی که ذکر گردید این قید برای آن است که تضمین دهد که رژیم کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا به تعدادی از توافقات دوجانبه تجزیه نخواهد شد و بر پایۀ این نظر است که تمام طرف‌های قراردادی ملزم به اعمال کل رژیم کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا در مقابل سایر طرف‌ها هستند. نتیجه اینکه اگر دولت‌های طرف کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا وارد معاهدۀ دوجانبه‌ای که در مادۀ (۵) ۱ کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا ذکر شد شوند، این توافق از ابتدا باطل است. با طرف کنوانسیون حمل جاده‌ای کالاشدن، دولت از اختیار منحرف‌شدن از قواعد آن به غیر از دو مورد ذکرشده در مادۀ (۵) ۱ کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا محروم می‌شود. ‌بنابرین‏ پروتکل ۱۹۷۹SDR حداقل در تئوری باید باطل تلقی شود. پروتکل SDRحاصل دومین اصلاحات کنوانسیون بروکسل در سال ۱۹۷۸ است که در سال ۱۹۸۴ به اجرا درآمد.[۲۴] در آلمان بحث شده که این اصلاح مادۀ (۳) ۲۳ کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا قابل قبول است؛ زیرا بر مادۀ ۴۹ کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا که اجازۀ اصلاح را در موارد مشخص می‌دهد، مبتنی شده است. درخواست برگزاری کنفرانس از سوی دبیر کل سازمان ملل همانند آنچه در مادۀ ۴۹ کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا آمده بود، هرگز اجرا نشد؛ بااین‌حال، این مورد بقا و اعمال پروتکل را تا حدودی سطحی می‌سازد. به نظر می‌رسد که در رویۀ قضایی دولت‌هایی که طرف پروتکل ۱۹۷۹ هستند، پروتکل هم‌رتبه کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا باشد.[۲۵] آن‌ ها اصلاح کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا را در قالب پروتکل معتبر شناخته‌اند؛ چون پروتکل از خود کنوانسیون حمل جاده‌ای کالا جدیدتر است.[۲۶]

 

‌بنابرین‏ قواعد پیرامون هماهنگ‌شدن قوانین و چگونگی اصلاح آن‌ ها همیشه مطابق نیستند. به‌طورکلی کنارگذاشتن مادۀ ۴۱ کنوانسیون وین، تأثیر عمده‌ای بر مسائل عمده‌ای که نیازمند مباحثۀ جداگانه در این قسمت باشد، ندارد. این ماده ارتباط و مناسبت کمی در خصوص عدم تطابق بین کنوانسیون‌های حمل‌ونقلی که در خصوص حمل‌ونقل مرکّب اعمال می‌شوند، دارد. با این وجود، به نظر می‌رسد که باید دیدگاه‌های کلی در حقوق حمل‌ونقل واحد را که به عنوان قواعد عام حقوق بین‌الملل که در کنوانسیون وین جای گرفته را شرح داد. تعارض بالقوه بین کنوانسیون‌های حمل‌ونقل که ناشی از حمل‌ونقل مرکّب است در محدودۀ مادۀ ۴۱ جا نمی‌گیرند؛ زیرا آن‌ ها به تعارض‌های بین معاهدات اولیه و توافقات اصلاحی مربوط می‌شوند و ‌بنابرین‏ تنها تعارضات بین اسناد مستقل حقوق حمل‌ونقل را دربرمی‌گیرد.

 

۲-۱-۲- کنوانسیون وین در خصوص توالی معاهدات راجع به یک موضوع

 

تا اینجا هیچ یک از مواد کنوانسیون وین کمکی در خصوص حل تعارضات بین کنوانسیون‌های حمل‌ونقل مرکّب نکرده است. به‌علاوه، مواد بحث‌شده در خصوص این عدم تطابق‌ها استفاده‌ای نداشتند؛ چراکه مربوط به قاعدۀ آمره بوده،[۲۷] نه اینکه تمامی طرف‌های معاهدۀ قبلی، آن را به معاهدۀ جدید تغییر داده بودند[۲۸] یا اینکه این مواد برای پیشگیری از ایجاد عد‌م طابقت خلق شده تا حل موقعیت‌های متعارض پس از تدوین آن‌ ها.[۲۹]


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 20 آذر 1401نظر دهید »

افسردگی در دوران بارداری می‌تواند منجر به عدم توجه به خود و در نتیجه تغذیه ناکافی ، مصرف سیگار، مصرف دارو و عدم مراقبت کافی دوران بارداری شود و خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان را افزایش می‌دهد و در موارد نادری خودکشی را به دنبال داشته باشد (زوکرمن ، ۱۹۹۱).

از عوامل مهمی که در ایجاد خلق و خو افسردگی نقش اساسی دارد، طرحواره ها[۱] هستند. عوامل شناختی در اختلالات روانی به خصوص افسردگی نقش محوری را بر عهده دارند، یکی از این عوامل شناختی طرحواره ها می‌باشند، که نقش مهم آن ها در شکل گیری و تداوم اختلالات روانی همواره مورد توجه پژوهشگران است و به نقش این باورهای منفی عمیق، در اختلالات روانی چون وسواس فکری- عملی، اختلال شخصیت خود شیفته، اختلال دوقطبی، افسردگی، اختلال خوردن، اختلالات جنسی اشاره شده است. به طور کلی طرحواره ها توانایی پیش‌بینی نشانه های سلامت عمومی را دارند(شهامت،۲۰۱۰).

 

طرحواره ها الگو ها یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند که از خاطرات، هیجان ها ، شناخت ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند، در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند، در سیر زندگی تداوم دارند، درباره ی خود و رابطه با دیگران هستند و به شدت ناکارامدند. درکل طرحواره های ناسازگار، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیب رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در سیر زندگی تکرار می‌شوند چون طرحواره ها در ابتدای زندگی رشد می‌یابند، پس عادی و مسلم یعنی بی چون و چرا فرض می‌شوند و خودپنداره و دیدگاه های ما را نسبت به جهان و روابط مان را با مردم تعریف می‌کنند. طرحواره بازنمایی معتبر از تجارب آسیب زای دوران کودکی به شمار می‌آیند. مشکل این است که در گذر زمان الگوهای عمیقا ریشه دار از تفکر تحریف شده و رفتار ناکارامد می‌شوند. حتی وقتی شواهدی ارائه می شود که طرحواره را باطل اعلام می‌کند باز هم بسیاری از افراد برای ثبات اعتبار طرحواره شان اطلاعات را تحریف می‌کنند(یانگ، ۱۹۹۴).

 

زمانی که نیازها ارضا نشوند ممکن است طرحواره های ناسازگار خاصی ایجاد شوند که بر روابط صمیمانه اثر بگذارد. یانگ و همکاران در پژوهشی ‌به این نتیجه رسیدند که داشتن طرحواره ناسازگار پیش‌بینی کننده ناسازگاری بین فردی است، از طرفی، زوج درمانگران از زمان‌های گذشته بر اهمیت عوامل شناختی از جمله انتظارات و تفسیرها در شکل گیری، تداوم و تسکین روابط ناکارامد وقوف داشته اند. باورها و طرحواره های مربوط به روابط بین فردی در بزرگسالی در همسرگزینی و روابط زناشویی نمود می‌یابند و بر آن تاثیر زیان بار می‌گذارند(کوپر[۲]،۲۰۰۱).

 

هم چنین طرحواره ها به واسطه ارتباط و تاثیری که بر سبک دلبستگی ، اختلال های شخصیت و اختلال های خلق می‌گذارند و می‌توانند تاثیر غیر مستقیم نیز بر روابط زناشویی داشته باشند طرحواره های ناسازگار به عنوان زیر ساخت های شناختی منجر به تشکیل باورهای غیر منطقی می‌شوند. طرحواره ها دارای مؤلفه‌ های شناختی، عاطفی و رفتاری هستند. هنگامی که طرحواره های ناسازگار اولیه فعال می‌شوند سطوحی از هیجان منتشر می شود و مستقیم یا غیرمستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگی های روان شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، عدم توانایی شغلی، تعارضات بین فردی و مانند آن می شود. طرحواره های ناسازگار مستقیما منجر به اختلال شخصیتی خاصی نمی شوند اما آسیب پذیری فرد را برای این اختلالات افزایش می‌دهند(حسنی و همکاران،۲۰۱۲).

 

یانگ (۱۹۹۹) بیان می‌کند که طرحواره های ناسازگار بیشتر از آنکه نتیجه وقایع تکان دهنده مجزا باشند، بیشتر احتمالا به وسیله الگوی مداوم و تجارب روزمره با اعضا و خانواده و همتایان ایجاد می‌شوند که به نحو فزاینده ای طرحواره ها را تقویت می‌کنند. از سوی دیگر اختلالات شخصیت نشانگان طولانی مدتی هستند که اندیشیده می‌شوند ‌بر اساس سبب شناسی در شناخت، تعاملات آسیب شناسی کودک با والدین، همتایان و دوستان و اشخاص مهم دیگر داشته باشند(یانگ،۱۹۹۹).

 

منز و همکاران در بررسی خود نشان دادند که طرحواره های ناسازگار می‌تواند نشانگان آسیب شناسی روانی را تبیین کند، آن ها نشان دادند که رابطه بین اضطراب دلبستگی و آسیب شناسی روانی به گونه ی کامل به وسیله ی شناخت ها، بویژه طرد و بریدگی و خود جهت دهی مورد واسطه گری قرار می‌گیرد(منز[۳] و همکاران،۲۰۱۰).

 

فریمن (۱۹۹۹) نیز نشان داد که طرحواره ها در سازکارهای بین فردی و ایجاد وضعیت زناشویی نقش مهم و اساسی دارد به گونه ای که زوجینی که رضایت کمتری را در زندگی کسب کردند، از طرحواره های ناسازگار بیشتری نیز استفاده کردند.

 

در کل وجود طرحواره های ناکارآمد موجب تشدید معیارهای آرمانی انعطاف ناپذیر و تقویت غیر واقع بینانه ی فرد را همواره در معرض ناکامی و نارضایتی قرار می‌دهد. از دیگر متغیر های در حوزه ی افسردگی سبک های دلبستگی[۴] است، نقش های سبک های دلبستگی در ایجاد بسیاری از اختلات روشن شده است.

 

سبک های دلبستگی روش های مواجهه فرد با موقعیت های استرس زا را متاثر می‌سازد. افراد ایمن ضمن تصدیق موقعیت به سادگی از دیگران کمک می گیرند، دنیز[۵] بیان می‌کند، واکنش افراد در شرایط مختلف متاثر از الگوهای درون کاری ناشی از سبک های دلبستگی می‌باشند و سبک های دلبستگی با اثر بر افکار، احساسات و رفتار افراد در چگونگی تصمیم گیری در موقعیت مختلف نقش دارند.

 

رابرتز[۶]، گاتلیب[۷] و کسل[۸](۱۹۹۶) در توجیه رابط سبک های دلبستگی و سلامت روان بیان می‌کنند که پیامد روان شناختی سبک های دلبستگی ناایمن در شرایط تنش زا ، اضطراب و افسردگی است و پیامد روان شناختی سبک دلبستگی ایمن در چنین شرایطی آرامش روانی است . دلبستگی نقش مهمی را در پیوندهای بزرگسالان (روابط زناشویی) باز می‌کند.

 

هازن و شیور[۹](۱۹۸۸-۱۹۸۷) استدلال کرده انده که روابط زناشویی را می توان به ‌عنوان یک فرایند دلبستگی مفهوم سازی کرد، مطابق با این دیدگاه، روابط ایجاد شده بین همسران، همان رابطه ی دلبستگی با همان خصوصیت که بالبی ۱۹۷۹ تشریح ‌کرده‌است، می‌باشد. یعنی این روابط ، پیوندهای مداومی هستند که با پویایی های هیجانی پیچیده مشخص می‌شوند.

 

هازن و شیور در سال( ۱۹۸۷)، تئوری دلبستگی[۱۰] را به عنوان پایه ساختاردرک عشق بزرگسالی به کار بردند. آن ها رابطه دو نفره را به ‌عنوان فرایند دلبستگی تعریف کرده‌اند، که از همان تفاوت های فردی در دلبستگی نوزاد و والد پیروی می‌کند.

 

در همین رابطه بیفولکو و همکاران(۲۰۰۲) نشان دادند که وجود سبک دلبستگی ناایمن با افسردگی ارتباط دارد. همچنین نشان دادند که سبک های ناایمن با عوامل آسیب پذیری افسردگی از جمله روابط صمیمی و اطمینان بخش و عزت نفس در چارچوب یک مدل از افسردگی ارتباط متقابل دارند.

 


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 20 آذر 1401نظر دهید »

 

تکالیف شب که با کیفیت خوب به دانش اموزان ارائه می شود،باعث افزایش انگیزه تحصیلی دانش آموزان شده و آن ها می‌توانند در تکالیف بعدی که به آن ها ارائه می شود،موفق بشوند و ویژگی های ورودی عاطفی ورفتار های ورودی شناختی را برای تکلیف بعدی تغییردهد،که در این صورت دانش آموزان احساس اطمینان به توانایی خود به منظورازعهده برآمدن مقتضیات تحصیلی و فعالیت های آموزشی دست پیدامی کنند(سیف،۱۳۸۶).

 

یکی از عواملی که باعث رضایت خاطر دانش آموزان در انجام تکلیف تمرینی مِی شود،انجام فعالیت یادگیری آن ها و استفاده مناسب از زمان برای انجام تکلیف آموزشی و کسب موفقیت است.وقتی که دانش آموز نقش انجام تکلیف شب را بر عهده می‌گیرد و آن را با موفقیت انجام می‌دهد،رضایت و امنیت لازم رابه دست می آورد و می‌تواند فعالیت های آموزشی را سازماندهی کند( ملکی،۱۳۸۴).

 

انجام تکلیف به روش حل تمرین فرصتی برای انجام دادن مهارت‌های کسب شده و به کار گیری آموخته های جدید توسط دانش آموزان می‌باشد،این روش در تثبیت یادگیری،رفع نقاط ضعف درسی دانش آموزان،افزایش سرعت عمل در یادآوری مطالب ، تقویت حضور ذهن و ایجاد شرایط مناسب بین پیش دانسته ها و آموخته های جدید مؤثر است (نجاریان،۱۳۷۰).

 

مدرسه بایدکودکان را یاری رساند تا هم به رشداجتماعی برسند و در آینده بتوانند زندگی سعادتمندانه ای داشته باشند و هم شایستگی هایی به دست آورند که آن هارابه زندگی رضایتبخشی هدایت کند و به استقلال و رشد شخصیت برساند،تا بتوانند فعالانه در ساختن زندگی خاص خویش نقش خودرا ایفا نماید(نظری نژاد،۱۳۸۵).

آن نوع تکلیفی کارآمد است که ‌بر اساس علاقه،توانمندی و شرایط فردی و هوشی دانش آموز باشد ، .همچنین بایدابعادگفتاری،احساسی،ادراکی،انگیزشی،تحصیلی،تجسمی وحسی – حرکتی را مورد تأکید قرار دهد.

 

برای علاقمند کردن دانش آموزان به درس و ایجاد آمادگی ذهنی و به ویژه به منظور تعمیق یادگیری،بهتراست درخارج ازساعات مدرسه،فعالیت هایی برای دانش آموزان درنظرگرفته شود(سعادت آبادی،۱۳۸۳).

 

پس ازاجرای ارائه تکلیف به روش حل تمرین به دانش آموزانی که از این روش استفاده کرده‌اند،انتظار می رود بتوانند درانجام فعالیت یادگیری بعداز مدرسه به طور مستقل عمل کنند،تنهابه مطالعه محتوای کتاب اکتفانکنند،یادسپاری، یادآوری برای آنان تسهیل بشود واز تداخل اطلاعات پیش گستر و پس گستر جلوگیری کنند،حتی دانش آموز می‌تواند در آینده به عنوان یک منبع اطلاعاتی برای دیگر دانش آموزان باشد .

 

ازآنجاکه عملکرد تحصیلی موفقیت آمیزانسان را در مسیرکارآمدی قرار می‌دهد و با توجه ‌به این ، هدف هر نظام آموزشی افزایش سطح توانایی دانش آموزان است ،که شاخص تحقق یا عدم تحقق آن عملکرد تحصیلی یادگیرندگان است.این تحقیق به دنبال این مهم بوده است که مقوله ارائه تکلیف به روش حل تمرین را برعملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی بسنجد و در واقع مشخص سازد آیا روش حل تمرین بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد یا خیر ؟

 

۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق

 

یکی ازمسائل مهم برنامه های آموزشی کشورهای مختلف به خصوص کشور ما ، بررسی تاثیر تکلیف شب بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می‌باشد ، که در طول سال تحصیلی به صور مختلف به دا نش آموزان ارائه می شود. شناخت اهداف و انواع تکلیف شب یکی از مهمترین وظایف برنامه های آموزش و پرورش می‌باشد. جریان تعلیم و تربیت در کشور ما به نوبه خود از این مهم مستثنی نیست ، لذا با توجه به اهمیت و ضرورت این امراقدام به انجام پژوهش های علمی در این زمینه بیش از پیش ضروری می‌باشد ( بازرگان ،۱۳۷۷) .

 

در کشور هایی مانند کشور ما که به علت رشد سریع جمعیت در نتیجه کلاس های پر تراکم ، کمبود معلمان، محدود بودن ساعات آموزشی و … باعث شده که یادگیری دروس در کلاس به طور شایسته انجام نپذیرد و لذا شرایط آموزش و پرورش مورد انتظار به دلیل مشکلات فوق نمی تواند فراهم باشد ، لازم است دانش آموزان آنچه راکه درمدرسه آموخته اند در خانه تمرین وتکرار کنند ( افروز ،۱۳۷۸) .

 

هدف اصلی برنامه های بعد از مدرسه که به صورت حل تمرین به دانش آموزان ارائه می شود، حفظ امنیت کودک در ساعات بعد از تعطیلی مدارس به منظورجلوگیری ازبروزاحساس ترس و نگرانی در اثر تنهایی و حفظ سلامت جسمانی و روانی آنان است . این برنامه ها فرصتی برای آن هاست تا تکالیف درسی را تمرین و تکرار کنند ، همچنین در این برنامه ها کمک و نظارت برنحوه انجام تکالیف شب، رفعمشکلات درسی و همچنین برنامه های غیر درسی از اهمیت بسیاری برخوردار است (شوارتز ،۱۳۷۵).

 

بخش عمده یادگیری باید در مدرسه انجام گیرد و فعالیت های خارج از مدرسه (حل تمرین) باید مکمل یادگیری و فعالیت های مدرسه باشد.درشرایطی،توضیحاتی که ‌در کلاس داده می شود برای یادگیری بعضی از دانش آموزان کفایت می‌کند ، ‌اما برای بعضی دیگر ممکن است چنین نباشد ، لذا به تمرین بیشتری نیاز پیدا می‌کنند.در این صورت می توان با تعیین تکالیفی مناسب با نیاز هر دانش آموز او را در این امر یاری کرد ( سیف ، ۱۳۸۶).

 

جان دیویی[۲] (۱۳۶۵) می‌گوید :« آموزش و پرورش البته امر مهمی است ولی مهمترازآن زندگی کردن است » . ‌بنابرین‏ هدف آموزش و پرورش در مرحلهً اول باید بهبود وضع زندگی باشد و مشق شب هم باید با زندگی کودک متناسب باشد ( شعاری ن‍‍ژاد ، ۱۳۸۷) .

 

ژان پیاژه[۳] (۱۳۶۵)می‌گوید:« تصورات واعمال منطقی ذهن و به طور کلی هوش آدمی زاییده اعمالی است که شخصاُ انجام می‌دهد . هرچه میزان فعالیت های بعد از کلاس دانش آموزان بهتر باشد ،تصور حاصل درذهن دقیقتر و صریحتر خواهد بود ( شکوهی ، ۱۳۸۱ ) .

 

دکتر هوشیار (۱۳۳۱) می‌گوید :« دانستن تنها در زندگی کافی نیست و توانستن و به کار بستن نیز لازم است ، حتی دانستن تنها ضامن توانستن نیز نیست . میل و رغبت به خود کاری در اطفال بسیار مهم و با ارزش است و همچنین نوع رغبت ها و علاقه به تمرینات شخصی است که در مواقع غیر عادی و غیر مترقب زندگی شخصی به کار می‌آید ( شکوهی ، ۱۳۸۱ ) .

 

یادگیری فرایندی است که برای آن که اتفاق بیفتد نیازبه زمان و تکرار و تمرین دارد و تکلیف شب این امر را میسرساخته ومارا به اهداف برنامه درسی می رساند همچنین تکلیف شب مهارت هایی راایجاد می کندکه بچه ها برای مبارزه با مشکلات زندگی به آن ها نیاز دارند. تکلیف شب از جمله مسائل آموزشی است که به علت درگیری والدین ، دانش آموزان ومعلمان با آن دارای اهمیت و حساسیت ویژه ای است به طوری که عدم انجام آن توسط بعضی از دانش آموزان مشکلات عمده ای را برای والدین و آموزگاران دوره ابتدایی فراهم ساخته و باعث ایجاداختلال در امر آموزش و فرایند یادگیری این دسته از دانش آموزان گشته است . یادگیری مطالب درسی تنها دریافت اطلاعات در مدرسه و تمرین و تکرار آن ها در خانه نیست ، بلکه شامل یک سلسله فعالیت های مختلفی است که کودک باید ‌در مورد آن اطلاعات انجام دهد ، تا بتواند آن ها را در ذهن خود جایگزین نماید (رشد،۱۳۷۱) .


موضوعات: بدون موضوع
   شنبه 19 آذر 1401نظر دهید »

1 2 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 178

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia
جستجو
آخرین مطالب