« بازنمایی چالش سنت و مدرنیته در فیلمهای خانوادگی دهۀ هشتاد سینمای ایران | بررسی ابزارهای نشانه ای و زبانیِ ایجاد هیجان در گزیده ای از نمایشنامه های کودک » |
در فصل یافته ها میدان مطالعه بر اساس شیوه نمونه گیری نظری – هدفمند سه فیلم، “هزار و یک سیب”(1392) ساخته طه کریمی ، “همه مادران من” (1386) ساخته ابراهیم سعیدی و زهاوی سنجاوی، “زمزمه با باد”(1387) ساخته شهرام علیدی به گونه ای انتخاب شوند که بیشترین روشناییبخشی را برای نظریهای که تا آن لحظه تدوین شده، داشته باشند.
1-1: طرح مسئله
زندگی و حیات انسانی، حیاتی است در دل فاجعه. انسان بالاخص انسان مدرن، تحت هجمههای سهمگین عصر مدرن، تکنولوژی و ایدئولوژیهای نوین بیش از هر زمانی در لابلای آنچه گیدنز گردونه خرد کننده مینامد، له شده است. در این میان انسان مدرن کُرد تحت تأثیر سیاستهای سرکوبگرانهی دولت بعث، به شدت با آنچه میتوان تجربه فاجعه نامید، همآغوش شده است. “بمباران شیمیایی حلبچه” در 16 مارس 1988 که در آن 5000 هزار نفر قربانی شدند و واقعه “انفال” که در آن 4000 روستای کردنشین در کردستان عراق ویران شد و182000 کرد نیز توسط نیروهای بعثی در 14 آوریل 1988 زنده به گور شدند، از جمله مصادیق این تجربه فاجعه هستند. این تجربیات از جمله اساسیترین موضوعاتی بوده اند که همیشه نویسندگان و هنرمندان را ترغیب کرده اند تا در انتقال و بازنمایی تجربه فاجعه، نقش نافذی داشته باشند. این دو نسل کشی در کردستان عراق فیلمسازانی از ایران، عراق، سوریه و حتی فیلمسازانی از اروپا را برآن داشته که به بازنمایی و روایت این فاجعهها بپردازند. از جمله این آثار می توان به فیلمهای: “عروس حلبچه” (1369) به کارگردانی حسن کار بخش، “اوینار” (1370) به کارگردانی شهرام اسدی و “به دنبال پاهایم می گردم” (1385) به کارگردانی آلان امین اشاره کرد که سعی در بازنمایی فاجعه حلبچه داشته اند. فیلم های زیادی نیز درباره فاجعه انفال ساخته شده است که می توان به فیلمهای: “انفال” (1384) به کارگردانی مانو خلیل (از فیلمسازان کرد سوریه)، “زمزمه با باد” (1387) به کارگردانی شهرام علیدی، “همه مادران من” (1386) به کارگردانی ابراهیم سعیدی و زهاوی سنجاوی، “کولاجو، قلب من تیره شد” (1386) به کارگردانی هلنا آپیو (فیلمساز شناخته شده انگلستانی)، “خسته” (1387) به کارگردانی ابراهیم سعیدی و فیلم “مزدور سفید” (1391) و فیلم “هزار و یک سیب” (1392) هر دو به کارگردانی طه کریمی اشاره کرد.
ابراهیم سعیدی، شهرام علیدی و طه کریمی سه فیلمساز ایرانی هستند که آثاری درباره واقعه انفال ساختهاند. لذا در میان آثار فیلمسازان مذکور سه فیلم “زمزمه با باد” (1387) ساخته شهرام علیدی، “همه مادران من” (1386) ساخته ابراهیم سعیدی و زهاوی سنجاوی و “هزار و یک سیب” (1392) ساخته طه کریمی، برای تحقیق انتخاب شده است.
1-2: فرضیه
خرید اینترنتی فایل کامل :
فرض ما در این تحقیق بر این امر استوار است که روایت متن فاجعه به شکلی جهان شمول، کلی و یکپارچه ممکن نیست بلکه همواره روایتی است شیزوئید، از هم گسیخته و تکهپاره که بلاخص در آثار فیلمسازان مذکور به صورت یاد شده روایت فاجعه انسانی انفال ارائه شده است.
3-1: سوالات تحقیق
1-4: اهمیت و ضرورت تحقیق
توجه به بررسی امر فاجعه در سینما از این حیث می تواند مهم باشد، که سینما به تناظر عناصر فیلمیک و تمها و نشانه های فیلمی چگونه روایتی از امر فاجعه و حیات مردمان و بازماندگان فاجعه را بدست میدهد. در این نوشتار سعی بر آن است تا اهمیت این امر را در ساختار سه فیلم هزار و یک سیب، همه مادران من و زمزمه با باد مورد بررسی قرار داد. این تحقیق سعی دارد تا بازسازی امر فاجعه را در زندگی مردمان بعد از حصول فاجعه و روایت محتضران فاجعه را از زاویه دید فیلمهای سینمایی به تصویر بکشد.
1-5: اهداف تحقیق
1-6: پیشینه تحقیق
فرم در حال بارگذاری ...