برای شفافتر نمودن موضوع و چگونگی انجام کار، فراهمسازی طرح تحقیق اساسیترین مرحله از مراحل تحقیق است و به عبارتی مرحله جهتیابی تحقیق نیز نامیده میشود. با توجه به اینکه در هر پژوهش شناخت دقیق عناصر تحقیق شامل مسئله تحقیق، اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش، اهداف تحقیق، روش پژوهش، فرضیات، قلمرو مکانی، قلمرو زمانی، ابزار گردآوری دادهها و روش تجزیه و تحلیل دادهها و تعریف واژههای پژوهش از اهمیت خاصی برخوردار بوده و پایه و محور مطالعه است در آغاز این پژوهش سعی گردیده این موارد بیان شود.
1-2-بیان مسئله پژوهش
نخستین و مهمترین ویژگی حاکم بر بیشتر محصولات صنعت گردشگری آن است که این محصولات بیشتر در قلمرو خدمات قرار میگیرند و این امر عاملی است که مطالعه بازاریابی آن ها را پیچیدهتر و دشوارتر میسازد. ولی برخی محصولات این صنعت ازجمله سوغات و صنایعدستی، کالاهایی ملموساند و امکان مطالعه بهتر آن ها فراهم است. با این وجود هنوز تحقیقاتی ازایندست بهاندازه کافی انجامنشده است. صنایعدستی از مهمترین فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی وابسته به گردشگری است. با ورود یک گردشگر به کشور درآمدزایی اقتصادی ایجاد میشود و پول تزریقشده به واسطه اثر تکاثری[1]، نه یکبار، بلکه چندین بار در احیا و جانبخشی اقتصاد کشور مؤثر میافتد (فرزین،1389: 251). به واسطه هزینههایی که گردشگران در مقصد صرف میکنند، گردشگری را صادرات نامرئی نیز مینامند (شمس،1391). از طریق خرید صنایعدستی فکر، اندیشه و فرهنگ یک ملت به کشور دیگر منتقل میشود. ازاینجهت آنچه صادر میشود فرهنگ سرزمین مقصد است. گردشگران با عناصر فرهنگی مقصد از طریق صنایعدستی، مشاهده آداب و رسوم و زندگی روزمره مردم مقصد و شرکت در فستیوالها آشنا میشوند. ایران به جهت برخورداری از فرهنگ غنی باسابقه چندین هزارساله، از منابع گستردهای در حوزه گردشگری فرهنگی و صنایعدستی برخوردار است اما فراوانی و تنوع این منابع و مقایسه آن با آمار گردشگر ورودی و نیز شاخصهای رقابتپذیری گردشگری و صنایعدستی در بازار جهانی دلالت بر آن دارد كه نیازمند نگاهی نو به بازار صنایعدستی کشور هستیم. با وجود تنوع صنایعدستی در کشور و زیبایی و ظرافت خاص بهکاررفته در تولید آن ها موانعی بر سر راه بازاریابی این محصولات وجود دارد به طوری که کشورهای رقیب (چین، هند، تایلند و …) با برنامهریزی و درک صحیح از بازار توانستهاند حجم قابلتوجهی از بازارهای جهانی این صنعت را به خود اختصاص دهند بااینحال در صورت برنامهریزی و بازاریابی مناسب هنوز فرصت برای حضور کشور در بازارهای جهانی صنایعدستی وجود دارد. یکی از مشکلاتی که در مسیر بازاریابی مؤثر صنایعدستی وجود دارد عدم توجه به سلایق مصرف کننده است. باید توجه داشت حساسیت این مسئله در آن است که چطور باید بین حفظ اصالت فرهنگی صنایعدستی و خواستهها و سلایق گردشگران تعادل مناسب برقرار کرد. یافتن پاسخ این پرسش به تحقیقات همهجانبهای نیاز دارد و در این مسیر شناسایی رفتار خرید صنایعدستی توسط گردشگران میتواند مفید واقع شود.
این پژوهش به شناسایی صنایعدستی موردعلاقه گردشگران خارجی در اصفهان و ویژگیهایی که موجب این محبوبیت شده پرداخت، به علاوه وجود و یا عدم وجود رابطه معنیدار میان متغیرهای جمعیت شناختی (سن، تحصیلات، درآمد)، نوع سفر و تعداد همراهان سفر با میزان خرید صنایعدستی بررسی شدند. بدین ترتیب میتوان در عرصه صنایعدستی با تأکید بر حفظ اصالت و عناصر فرهنگی و کیفیت این محصولات به سوی بخشبندی بهتر بازار هدف، تبلیغات و بازاریابی، نیاز سازی و افزایش تقاضا برای آن ها، گام برداشت و از این طریق سهم کشور را هم در مبادلات فرهنگی حاصل از خرید صنایعدستی توسط گردشگران و هم در کسب منافع اقتصادی و فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی افزایش داد. همچنین با بهکارگیری نوآوری و خلاقیت و اعمال ویژگیهای مشخصشده در این پژوهش میتوان در سایر صنایعدستی که با استقبال کمتری روبهرو هستند در عین حفظ اصالت آن ها، به رونق بیشتر این اقلام کمک کرد.
1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش
حضور گردشگران و خرید صنایعدستی توسط آن ها پیامدهای دوگانه مثبت و منفی برای فرهنگ و صنایعدستی مقاصد به همراه دارد. ازجمله پیامدهای مثبت آن میتوان به «حفظ و احیای مجدد هنر وصنایعدستی» و «اشتغالزایی» در این زمینه به ویژه برای زنان و جوانان، به ویژه در جوامع روستایی و عشایری، اشاره کرد. پیامدهای منفی آن نیز در ارتباط با «کالایی سازی فرهنگ» و «کاهش اصالت» کالاهای فرهنگی ازجمله صنایعدستی، «تطابق با خواست گردشگران» جهت راضی نگهداشتن آن ها و پاسخ به تقاضاهای متنوع و در حال رشد گردشگران مطرح میشوند. کارآفرینان فرهنگی در عرصه صنایعدستی و گردشگری میتوانند با توجه به شناسایی نیازهای بازار، به تولید و طراحی محصولات فرهنگی به ویژه صنایعدستی که وسیلهای برای انتقال ارزشهای فرهنگی و اندیشههای جامعه مقصد به گردشگران است اقدام نمایند (البته با تأکید بر عناصر فرهنگی و وفاداری به حفظ اصالت این محصولات و نه صرفاً با مقاصد تجاریسازی و فروش انبوه). در سطوح بالاتر آگاهی از نیازهای گردشگران در زمینه صنایعدستی میتواند چراغ راه مسئولان سیاستگذاری و اجرایی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری باشد. چرا که این سازمان با مدیریت و نظارت اصولیتر میتوانند از آثار منفی حضور گردشگران بر فرهنگ و صنایعدستی (شامل کالایی سازی صرف فرهنگ، کاهش اصالت صنایعدستی، تطابق با خواست گردشگران) بکاهند و آثار مثبت آن (شامل: تبادل فرهنگی و احیای هنرها و صنایعدستی، اشتغالزایی و افزایش تقاضا برای آن ها و رونق اقتصادی مقاصد) را افزایش دهند.
باید به این نکته نیز اشاره شود که یکی از ویژگیهای محصولات صنایعدستی این است که در صورت برخورداری از ویژگیهای خاص (تمایز)، قابل پنهان کردن نیستند و به محض عرضه در یک رقابت جهانی قرار میگیرند و مورد تقلید واقع میشوند؛ بنابراین میتوان با بهکارگیری نوآوری و خلاقیت و اعمال ویژگیهای مشخصشده از پژوهشهای اینچنینی، کسب امتیازهایی مانند مهر اصالت صنایعدستی توسط یونسکو را تسهیل کرد و به این طریق مقدمات لازم برای معرفی جهانی صنایعدستی و نیز شناخته شدن آن ها با نام سازنده آن را فراهم کرد که این امر به نوبه خود میتواند به ایجاد و حفظ برند صنایعدستی در کشور کمک نماید.
خرید اینترنتی فایل کامل :
همچنین با در نظر گرفتن نیازهای گردشگران و اعمال ویژگیهای مدنظر آن ها در مورد یک سوغات و صنایعدستی محبوب در سایر صنایعدستی که با استقبال کمتری روبهرو هستند، به رونق بیشتر آن ها کمک کرد و از این طریق موقعیت صنایعدستی کشور را به جایگاه شایسته آن نزدیک تر کرد و امکان رقابت جهانی را فراهم ساخت.
کشورهایی که گوی سبقت را در صادرات و عرضه صنایعدستی ربودهاند (چین، هند، تایلند و…) این توفیق را از طریق به کار بستن فنون بازاریابی مناسب و شناخت سلایق و اولویتهای مشتری و یا حتی نیاز سازی، به دست آوردهاند.
دستاوردهای این پژوهش موارد زیر را در بر میگیرد:
1-4-اهداف پژوهش
1-5-پرسشهای پژوهش
1-6- فرضیههای پژوهش
1-7-قلمرو پژوهش
قلمرو موضوعی: این پژوهش به منظور به بررسی رابطه عوامل مؤثر بر رفتار خرید صنایعدستی گردشگران خارجی با میزان خرید صنایعدستی انجام شد. قلمرو مکانی: این پژوهش در بازار میدان نقش جهان شهر اصفهان انجام شد. قلمرو زمانی: از نظر قلمرو زمانی این پژوهش مدت زمان فروردین 1393 لغایت پاییز 1393 را در برگرفت.
1-8- حجم جامعه، حجم نمونه و روش نمونهگیری
در این پژوهش جامعه آماری تمام گردشگرانی خارجی است که در طول مدت تحقیق از بازار صنایعدستی میدان نقش جهان شهر اصفهان بازدید نمودهاند. با توجه به نامحدود بودن این جامعه برای تعیین حجم نمونه با توجه به جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان[2] به تعداد 384 پرسشنامه توزیع شد که از این تعداد 328 پرسشنامه قابلاستفاده جهت تجزیهوتحلیل بود. جهت تعیین نمونه پژوهش نیز از نمونهگیری در دسترس استفاده شد.
1-9-روش پژوهش
1-9-1-روش پژوهش از نظر هدف
تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی است.
1-9-2-روش پژوهش از نظر روش
پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و نیز از نوع همبستگی است.
1-10-ابزار جمع آوری دادهها
تحقیق حاضر بر اساس نحوه گردآوری دادهها پیمایشی است. ابزار جمع آوری دادهها شامل پرسشنامه (محقق ساخته) است و همچنین منابع کتابخانهای نیز مورداستفاده قرار گرفت.
:
کرمانشاه دارای پیشینه ژرف در تاریخ ایران است.نقش برجسته کتیبه بیستون ، نقش زیبای طاقبستان و نقش برجسته اردشیر مربوط به دوره اشکانیان و شکارگاه خسرو پرویز، نشان از قدمت این سرزمین و توجه خاص شاهان گذشته به این دیار دارد و امروزه کرمانشاه سهمی در فرهنگ ایران زمین دارد نقش های ماندگار استاد الخاص، صدای دلربای کمانچه استاد کیهان کلهر، و آثار خوش نویسی استاد کلهر، سهم ناچیزی از هنرمندان کرمانشاهی است.
2-1 موقعیت جغرافیایی شهر کرمانشاه
استان کرمانشاهان که در غرب ایران واقع شده است. از شمال به استان کردستان و از شرق و جنوب شرقی به استان همدان و از مغرب و جنوب غربی به کشور عراق و از جنوب به استانهای ایلام و لرستان محدود است( سلطانی، 1372،18).
2-2 نژاد:
اهالی استان کرمانشاهان از نژاد کُرد و آریایی که خالصترین نژاد ایرانی است به شمار میروند نشانههای بارز جسمی و روحی آنان بر این امر شاهد وواضح است، در استان کرمانشاهان که ایلات بزرگ کُرد (کلهر- زنگنه- گوران- اورامی) زندگی میکنند، معیشت کوچنشینی و یکجانشینی هر دو وجود داردو مسکن متحرک چون سیاه چادر از بافتههای محلی و مسکن ثابت و خانههای روستایی متداول است.
2-3 زبان:
زبان اهالی کرمانشاهان که با آن تکلم میکند مجموعهای از گویشهای مختلف کُردی است که از جمله زبانهای بازمانده از محاوره ایرانیان باستان و اقوام آریایی است که دارای ادبیات غنی حماسی، ملی، کُردی محلی، سورانی، و کردی اورامی میباشد.
2-4 مذهب
خرید اینترنتی فایل کامل :
:
استان کرمانشاهان به سبب تنوع در عقاید و آراء اهالی از دیرباز به «هندوستان ایران» معروف بوده است. دین اسلام چون گوهری تابناک بر تارک این مجموعه میدرخشد، و دو مذهب شیعه دوازده امامی و سنی «شافعی» که پیروان امام محمد ادریس شافعی هستند در طول هزاران سال مونس و یار و غمخوار یکدیگر بودهاند. شعبات صوفیه از این دو مذهب چون در اویش خاکسار و جلالی ابوترابی وصوفیان نعمت الهی در مذهب شیعی و در اویش قادریه و صوفیان نقشبندیه در مذهب اهل سنت، فرقه مذهبی اهل حق یا یارستان که بازمانده ادیان ایران باستان است، همچنین پیروانی از یهودی و مسیحی و… با آزادی کامل در انجام مراسم و آئینهای مذهبی با داشتن مراکز شخصی و ویژه و همچنین وجود روحانیون مطلع در کیش و آئین مربوط، فضایی کاملاً کاملاً متنوع و انسانی با چهرهای فرهنگی و منطقی به این دیار بخشیده است که همین ویژگی خود موجب حضور محققین و مشرقین و سیاحان و جهانگردان پویا در این سرزمین شده است.
2-5 موسیقی:
لالاییهای افسونگر مادران کُرد که کودکان ناآرام را در مسیر کیلومترها راه کوچ به خوابی هم وزن صخرههای زاگرس فرو میبرد. از همان زمان با خون مرد و زن کرمانشاهی عجین شده است و در سراسر زندگی آنان سایه دارد. پس زمانی که متولد میشوند اولین اصواتی که میشنود نواهای موسیقی است، هنگام عروسی با موسیقی به خانه بخت میروند و در ایام رنج، تسکین آلام درونی آنان است. و در هنگام دفاع و مبارزه محرک و دست مایه ضربات مرد افکن آنان میباشد و چون بیمار میشوند در شفای خود از موسیقی مد میگیرند، و روز مرگ بانوای سوزناک چَمری جهان فانی را به درود میگوید. تحقیقات انجام شده ثابت میکند که موسیقی این سرزمین ابتدا منحصراً رزمی بوده است و حماسی و بعدها نواها و ریتمها و آهنگهای بزمی نیز وارد موسیقی کُردی شده است. انواع سازهای متداول در سرزمین کرمانشاهان سُرنا و دهل، دوزله، طبل و شمشال و بلور و تنبور که به ترتیب گروه اول، جنبه بزمی و رزمی و گروه سوم جنبه عرفانی و مورد سوم جنبههای مذهبی دارد(نظافتی، 1377،77)
ایران کشوری کهنسال با سابقه دیرینه فرهنگی و 14700 سال تمدن و 2500 سال تاریخ مدون بوده و صاحب ادبیاتی غنی و پربار ، هم در شکل شفاهی و هم به صورت نوشتاری ، که کودکان این مرز و بوم از این میراث بی نصیب نمانده اند.سیر تحول ادبیات کودکان در ایران مانند هر کشور دیگری تحت تأثیر مسائلی چون فرهنگ ، اجتماع و … قرار گرفته و به دوران مختلفی طبقه بندی شده که در این پژوهش به طور مختصر اشاره ای به این دوران شده است.
«فولکلور[3] و فرهنگ عامه هم چنانچه سرآغاز پیدایش همه هنرهاست ، سرآغاز ادبیات و بخصوص ادبیات کودکان نیز می باشد. لالایی ها ، مثل ها ، ترانه های کودکان ، افسانه های خردسالان ، داستانهای ماجرایی ، حماسی ، عاشقانه و اسطوره ها که همه زاییده تخیًل و تفکر مردم اعصار مختلف هستند ، بنیاد و اساس ادبیات کودکان را تشکیل می دهند»(ملکیان ،1385،ص139).
برای ادبیات کودکان تعاریف متعددی ارائه شده است. در کتاب «ادبیات کودکان» نوشته علی اکبر شعاری نژاد آمده است: «ادبیات کودکان به مجموعه آثار و نوشته هایی (کتاب و مقالات) گفته می شود که به وسیله نویسندگان متخصص برای مطالعه آزاد کودکان تهیه می شود و در همه آنها ذوق و سطح رشد و نضج کودکان مورد توجه است»(شعاری نژاد،1364،ص29). بنفشه حجازی نیز در کتاب «ادبیات کودکان : ویژگیها و جنبه ها» می نویسد: «هرآنچه افسانه ، شرح حال ، مطالب علمی و … که خارج از برنامه درسی و آموزشی مستقیم ، هنرمندانه نوشته و تنظیم شود، ادبیات کودکان خوانده می شود»(حجازی،1384،ص19).
به طور کلی اهداف ادبیات کودکان را می توان در این موارد خلاصه کرد: برانگیختن ذوق و علاقه کودکان در آشنایی با مسائل گوناگون زندگی ، سودبخشی اوقات فراغت ، شکوفایی استعداد ذهنی ، آشنایی با جهان و فرهنگ های مختلف ، آماده کردن کودک برای شناخت ، دوست داشتن ، میل به اعتلای مداوم و ایجاد عادت به مطالعه (شعاری نژاد،1364،ص29؛ایمن(آهی)،1357،ص3-4).
خرید اینترنتی فایل کامل :
بنابراین ادبیات کودک در حقیقیت پهنه ای است که نیازهای عاطفی ، روانی ، شناختی و استدلالی کودک را برطرف می سازد.با توجه به موارد فوق می توان به نقش و اهمیت کتابهای غیرداستانی در رشد تفکر و شخصیت کودک و پرورش استعدادهای او پی برد.
کودکان کنجکاوند ، مدام با پرسشهای جدید روبرو می شوند و سوالهای بی جواب بسیاری دارند که می خواهند به پاسخ آنها برسند. آنها تلاش دارند جهان پیرامون خود را بهتر بشناسند ، علت پدیده های طبیعی را دریابند. کنجکاویهایی از این دست سبب می شود شروع به پرسش کنند یا برای یافتن پاسخ های مورد نظر خود در منابع مختلف به جستجو بپردازند. در اینجاست که لزوم شناخت انواع نوشته های غیر داستانی و نحوه انتخاب و استفاده از آنها روشن می شود. زمانی بود که کتابهای علمی-اطلاعاتی را جزئی از ادبیات کودکان به شمار نمی آوردند ، زیرا می پنداشتند نه تنها هنر نویسندگی در نگارش آنها بکار نرفته ، بلکه زیبایی و جذابیتی در تصاویر آنها دیده نمی شود. ولی امروزه این عقیده قابل قبول نیست ، چنانچه بسیاری از کتابهای غیر داستانی (علمی-آموزشی) به لحاظ شیوه نگارش و از نظر تصویرسازی ارزش فراوانی دارند.
با توجه به مطالب ارائه شده به اهمیت وجود تصویر در کتابهای علمی کودکان پی برده و این امر مهم می شود که تصاویر زیبا و متناسب برای کتابهای این گروه سنی می تواند حتی کتابهای ضعیف از نظر نگارش را به فروش برساند و چه بسیار کتابهایی با ادبیات و نگارش عالی ، به دلیل فقدان تصاویر خوب از نظر دور بماند.
کودک در کلمات و تصاویر دنیایی را می یابد که می تواند آن را در ذهن خود ترسیم کند ، با واقعیات تطبیق داده و از آنها بسیار بیاموزد. این نکته می تواند زیربنایی برای درک هنری و زیبایی شناسی او باشد ، تا به واسطه آن با عواطف و جهان اطراف خود آشنا شود ، معانی و مفاهیم را بفهمد و تخیل خود را تعریف کند. این دنیا راهنمای او برای گام نهادن به سوی تجربیات جدید خواهد بود.
بدینگونه تصویرگری به منزله یک هنر انتقال مفاهیم ، در قالب نقشها و اشکال جا و مقامی والا در کتابهای کودکان دارد و هنرمند تصویرگر با دمیدن حیات در یک تصویر از جان خود از تجربیات و تمام شخصیت خود مایه می گذارد.
. 1
فصل دوم. 9
مروری بر پژوهشها 9
2-1-تئوری منظره. 10
2-1-1-منظره و هویت : دایان هریس… 11
2-1-2-چشمانداز یا فضا : کنث آر. الوینگ… 13
2-1-3-اهمیت تاریخ: هانا یوهانسن.. 15
2-2-آیکونوگرافی منظره : استیون دی. هوشلر. 16
2-3-نقشه به مثابه قدرت : جی. بی. هارلی.. 18
2-3-1-زمینه های سیاسی نقشه. 20
2-3-2-روشهای استفاده از نقشه. 20
2-3-3-سمبلیسم کاتوگرافیک قدرت.. 21
2-4-منظره و هنر غرب.. 22
2-4-1-از زمین تا منظره، از منظره تا هنر. 22
2-4-2-منظره، امر فرعی.. 23
2-4-3-منظره، مکان دلپذیر. 23
2-4-4-مناظر خوشنما 24
2-4-5-منظره و نقشه. 24
2-4-6-قاب منظره. 26
2-4-7-امر شکوهمند. 31
2-4-8-طبیعت: تصویر یا فعل و انفعال. 31
2-4-9-از منظره تا زمین.. 32
2-5-منظره معاصر در هنر: کوین پیترز. 33
فصل سوم. 35
هنرمندان منظرهپرداز معاصر. 35
3-1-دیوید هاکنی(1937-) 37
3-2-آنزلم کیفر(1945-) 45
3-3 رابین اُنیل(1977-) 52
3-4-بنجامین ادواردز(1970-) 60
3-5-مارک لومباردی(1951-2000) 66
3-6-الیگریو اِ بواِتی(1940-1994) 76
فصل چهارم. 83
نتیجه گیری.. 83
فهرست منابع فارسی: 90
فهرست منابع لاتین: 90
کتابها: 90
نشریات: 91
سایتها: 91
خرید اینترنتی فایل کامل :
فهرست منابع تصویری: 95
گزارش پروژه عملی.. 99
تصاویر پروژه عملی مجموعه قلمرو نامحدود. 102
منظرهپردازی در هنر علیرغم ظهور دیرهنگامش ریشهای دیرینه دارد. حتی اگر منظرهپردازی را هم در نظر نگیریم، رابطه تنگاتنگمان با طبیعت ما را از توجه به منظره و محیط اطرافمان ناگزیر می کند. ما درون طبیعت زندگی میکنیم و “قرنهاست که در ذهن خود عمل تبدیل زمین به منظره را انجام میدهیم.”
(اندروز، 1388 :11)
منظره در دیدگاه افراد مختلف تعاریف مختلف پیدا می کند؛ برخی مانند آلبرتی[1] آن را فضا و نمایی دلپذیر میدانند (اندروز،1388: 74) که از دوردست به آن مینگریم، گروهی مانند جیل کاسید[2] آن را
محیطزیستی در نظر میگیرند که پویا است و به طور مداوم تغییر می کند -ممکن است این تغییر
منظرهپردازی تا اوایل و اواسط قرن شانزدهم در تصاویری که حاوی پیامهای تاریخی یا مذهبی بودند، در پسزمینه قرار داشت و زمینهای برای فعالیتهای انسانی بود. اما در همین قرن بود که هنرمندان مسلم شمال اروپا با استقلال بیشتری شروع به منظرهپردازی کردند. در مباحثات تئوری نیز پرداخت به ایده منظرهپردازی تا این قرن ممکن نشده بود. “جووانی پاولو لامازو[3] اولین نویسندهای بود که به طور رسمی زیباییشناسی منظره را با ایجاد تمایز میان مکانهای ممتاز[4] و مکانهای لذتبخش[5] در اثرش بهنام
رسالهای در مورد هنر نقاشی[6](1584) مورد بحث قرار داد (His, 1936) علیرغم وجود تعداد زیاد
نقاشیهای منظره در قرن شانزدهم، نقاشی منظره تا ظهور مکاتب هلندی و فنلاندی و آثار هنرمندانی چون رویسدال[7]، روبنس[8] در قرن هفدهم به موفقیت نائل نشد. در این قرن بود که افرادی مانند
راجر د. پایلز[9]، آندره فلایبن[10] و ساموئل وان هوگستراتن[11] ایده منظره را تعریف و دستهبندی کرده، ارتقا دادند. در قرن هجدهم نقاشی منظره در پاسخ به جو سیاسی و اجتماعی که توسط رژیمهای کهن انگلستان، فرانسه و باقی اروپا به وجود آمده بود، گسترش یافت و رویکردهای تازهای نسبت به محیط طبیعی پدیدار شد. به طور خلاصه در طول این قرن نقاشی منظره مورد توجه و علاقه مندی رو به رشد از جانب هنرمندان و حامیان هنری واقع و تبدیل به ژانری هرچه بیشتر قابل احترام شد. همراستا با این فعالیتها بازتابهای مهمی در رابطه با ایده منظره -بهخصوص در ارتباط با امر والا[12]– به وجود آمد. پس از وقایع و تحولات عظیم وابسته به انقلاب فرانسه هنر منظرهپردازی در قرن نوزدهم به ژانر اصلی هنرمندان و حامیان هنری و مجموعهداران شد. این دوران با ظهور جنبشهای امپرسیونیسم و پستامپرسیونیسم اروپا و رودخانه هادسن در آمریکا، دوران اوج شکوفایی نقاشیهای منظره شد.
در سال 1800 دیدگاه های هنر منظرهپردازی، هم در صحنهپردازی و هم در موضوع دراماتیک شدند که این رویکردی کاملاً انقلابی بود. با آغاز جنبش رمانتیک در اواخر سده هجدهم و در اوایل سده نوزدهم مفهوم منظرهپردازی دچار تحول شد. بازنماییهایی که از طبیعت میشد بهمنظور نشان دادن والایی و عظمت و شکوه مناظر کوهستانی، سادگی و طبیعی بودن مناظر روستایی و قدرت و وسعت اقیانوسها و دریاها بهکار میرفتند. در عین حال همگام با روند صنعتیشدن و زندگی شهری در اروپا حس نوستالژی در مردم برای مکانهای بکر و دستنخورده قویتر میشد و منظرهپردازی از جستجوی مناظر خوشنما به تلاش برای تجربه تعالی و پیوند با روح و معنویت بهواسطه تعمق و تفکر در طبیعت تغییر پیدا کرد. بنابراین نه تنها این نقاشیها تجسم حقیقت طبیعت بودند، بلکه برای برانگیختن احساسات بشری و بیان آنها تصویر میشدند.
جنبه های مختلف هنری، با الهام از جنبش فوتوریسم مناظری با رنگهای غلیظ و سرزنده و شاید زننده که بر کیفیتهای نقاشانه و رنگ تأکید میکردند شکلگرفت. مناظر هنری ماتیس[13]، آندره درن[14] و
“منظرهپردازان اکسپرسیونیست آلمان که متأثر از فوویستها و به طورکلی هنر بدوی
بودند، با تشکیل گروه پل[17] با نگاه به تاریخ هنر و هنر گوتیک از رنگهای روشن و خطوط کنارهنمای
ضخیم استفاده کردند تا سیاستهایی که در بیانیههاشان اعلام کرده بودند دنبال کنند.
“( The Spirit of Expressionism:Mc Taggart) کاندینسکی[18] موسس گروه سوارکار آبی[19] از سال 1907 به بعد با مناظر شهریاش فرمی از نقاشی منظره را گسترشداد. البته او پس از سال 1912 به انتزاع کامل روی آورد.
اسکار کوکوشکا[20] پس از جنگ جهانی اول در سفرهایش به سراسر اروپا “به کشف مشکل منظرهپردازی، ترکیب آزاد، دلبخواه و تابناک رنگآمیزی امپرسیونیستی یا فوویستی به همراه سازمانبندی سنتی فضای ژرفنمایی که ریشه در مراحل آغازین منظرهپردازی فلاندری داشت پرداخت”.(آرناسُن, 1375: 224) پس از جنگ جهانی دوم جنبشهای جدید مانند اکسپرسیونیسم انتزاعی، آپ آرت، پاپ آرت، مینیمالیسم، هنر مفهومی و… شروع به تغییر ارزشها در زمینه هنر کردند. اکسپرسیونیسم انتزاعی با تأکید بر احساسات درونی، آپ آرت با پرداختن به توهمات بصری و خطای دید، پاپ آرت با توجه به فرهنگ عامه و رسانه های جمعی، مینیمالیسم با کمینهگراییاش، هنر مفهومی با ارجحیت دادن به ایده و پرفورمنس با تأکید بر پروسه به نسبت نتیجه ژانر منظرهپردازی راتا اندازهای کمرنگ کردند تا اینکه در میانه 1960 با ظهور هنر زمینی[21] یا هنر خاکی نگاهها به سوی زمین، منظره و محیط معطوف شد. این نگرش تازه جنبه تجاری را ردکرد و جنبش محیطی را که در حال توسعه بود مورد حمایت قرار داد. آنها به جای استفاده از زمین
برای درک دقیق ویژگیهای هنر امروز و چگونگی عبور از سنّت و روی آوردن به هنر مدرن، ناگزیر بررسی موشکافانۀ آثار و اندیشۀ هنرمندان برجسته و اثرگذار را میطلبد، و هر پژوهشی در این عرصه بدون شناخت دقیق آثار مهم هنری و درک اندیشه های فراپشت آن، از تحلیل جامع فضای هنری و سیر تکاملی آن و نیز تبیین ساختارهای نظری هنر به صورتی بسنده و کارآمد بازمیماند. از این رو پژوهشهایی از این دست که هنر و اندیشۀ تکچهرههای شاخص فرهنگی را موضوع بررسی دقیق و تحلیلی جامع قرار میدهند، اهمیتی انکارناپذیر دارند. آغداشلو درباره این نسل تنومند هنر ایران نوشته است: «بسیاری از اینان را دیگر کسی نمیشناسد و به یاد نمی آورد خیلیهایشان از غوغای خاک درگذشته اند و به خاک پیوسته اند، تعدادی کوچ کرده اند و رفته اند تا از یاد اینجا بروند و در یاد جای دیگری بمانند، عده ای هم با گردن فرازی مانده اند و عهد کرده اند تا نگهبان حیثیت کار کردن و مفید بودن باشند، بی اعتنا به اینکه در یاد کسی یا جایی بمانند یا نمانند و الباقی به آخرین حد سه کنج روحشان و اطاق کوچک و انباشته شان گزیده اند به امید کشف شدنی دوباره تا بازخواسته و فراخوانده شوند … چه باک از اینکه … بارهایشان به جای مناسبی یا به پایان راه نرسیده اند. راه پیمودن را که معنا داده اند …..»
گفتن و نوشتن از آثار بهمن محصص جز در حوزههای متفاوت نقد، آن هم نقدی دقیق و ماهرانه، بیفایده است. چه، اگر چیزی خارج از این حوزه گفتنی باشد آثار محصص، خود گویاتر و بارزتر از هرکس و هر چیز، تلخی و انزوای بیانتهایشان را فریاد میکنند، با زبانی صریح که نمیتوان نشنید. فرقی نمیکند گیلانی باشیم یا اهل فلورانس، چندساله باشیم و چهکاره، هر که باشیم و از هر کجا، محصص یقهمان را میگیرد و مینشاندمان تا ببینیم آن چه در اطرافمان ساختهایم و جمع کردهایم. آدمهای محصص فشردهاند و تحقیرشده، با عضلاتی منقبض که انگار آنی است از هم بدرند و بریزند. با استخوانهایی بیرون زده از وحشت و چشمهایی که چشم نیستند. آدمهای محصص، در زمان و مکانی بیرون از حالا و دور، در تاریخی بعد و بسیار بعدتر از حالا، بی گذشته و بینشان، حسرتخوار روزگاران ازدست رفتهای هستند که خود به عمد و از روی ضرورتی انگار از دستش دادهاند و حالا بیحال و بی گذشته روی پسزمینهای که هست و نیست تاب میخورند. محصص، آدمهایش را – ما را- در آیندهای محتوم، انگار پس از پایان گرفتن هر عصر و هر جنبش و هر دورانی به تصویر میکشد. تنها و تنها و تنها. تنهای تنها. تنهایی که دیگر چندان هم تن نیستند. آدمها و مینوتورهایی بی دست، بی پا و حتی گاه چندین پیکر درهمریخته و ویران که تشخیص تنی واحد از میان آن ها چندان کار سادهای نیست. مینوتورهایی حاصل خشم و خیانت، حاصل عشقهای کج و کور، روابط بیسرانجام و بیاثر، حسادت، روابط جنسی آزاردهنده، جنگ و ویرانی، تراژدیهایی مدام و هرروزه و سرانجام، حاصلِ جراحتِ عمیقِ تیغها، این تیغها که ما، آدمهای محصص، هر روز با هر حرف و نگاه بر تن و بازوی حریف میکشیم. جراحت محزون این تیغهای زنگزده.
مینوتورهای محصص که در فضایی بیزمان و بی جغرافیا، در وضعیتهایی متفاوت اما همگی بیثبات و انگار معلق دیده میشوند، حکایت از تعلیق زمان دارند. از نقطهی صفری که در آن، زمان و تاریخ تعاریفشان را از دست دادهاند و همه چیز برای همیشه معلق و ثابت مانده است، مگر ذهن. ذهنی سیال که در تضاد با سکون تنی که متعلق به آن است راه به هیچ آیندهای ندارد. زمان و جنبشی در کار نیست پس آیندهای هم وجود نخواهد داشت. ذهن، میان خاموشی و گذشته در رفتوآمد است و تلخی و تاریکی، دیوارهای گذشته را تَرک میدهند و حاصلِ آوار، خاموشی غلیظ غمباری است که مینوتورها و آدمهای محصص را در خود فرو برده است. اساطیری بیزمان، بی تاریخ، بی داستان.
فصل اول
کلیات طرح
1-1) بیان مسئله تحقیق
خرید اینترنتی فایل کامل :
ایران نیز به مانند سایر کشورهایی که از سنّت و میثاقی منحصربهفرد و دیرپا در هنر خود برخوردارند، در دهههای اخیر از موج سبکها و اندیشه های نوین برکنار نمانده است. نخستین بارقههای این نوجویی هنری را در اواخر دهۀ 1320 با تأسیس پایگاههای هنر نو (همچون «انحمن خروس جنگی»)، میتوان پیگیری کرد. بهمن محصص (1309-1389)، با آنکه بیشتر عمر خود را در خارج از ایران و در رم به سر برد، از زمرۀ هنرمندانی است که شکل گیری جنبش مدرن هنری در ایران وامدار تلاش های فرهنگی و هنری آنان است. او در بدو تشکیل «انجمن خروس جنگی» به آن پیوست و مدّتی سردبیر هفتهنامۀ ادبی و هنری «پنجه خروس» بود. هر پژوهشی که به مسئلۀ ورود و تکامل جنبش مدرن در قلمرو هنر اخیر ایران بپردازد، ناچار بخشی از مطالعۀ خود را باید به جایگاه بهمن محصص در گسترۀ هنرهای ایران اختصاص دهد و این امر تحلیل آثار هنری این هنرمند ارزشمند ایرانی و تدقیق در آنها را میطلبد، به ویژه آنکه آثار متنوع هنری و فعالیتهای فرهنگی وی طیف وسیعی از هنرهای مختلفی چون نقاشی، مجسمهسازی، ترجمه و کارگردانی تئاتر را به خود اختصاص میدهد. این پژوهش با نام «بررسی زندگی و آثار بهمن محصص، هنرمند معاصر ایرانی» در پی روشن ساختن نقش بهمن محصص در عرصۀ هنر نو در ایران است و برای این منظور زندگی و آثار هنری وی را مورد بررسی موشکافانه قرار میدهد. مطالعات و بررسیها در این تحقیق درصدد یافتن پاسخ برای این پرسش محوری است که: «چگونه میتوان با تحلیل هنر و اندیشۀ بهمن محصص و نگاه خاص وی به زندگی و انسان از دریچهای مدرن، جایگاه این هنرمند نوگرا را در گسترۀ هنر معاصر ایران تعیین و تبیین کرد؟»
1-2) هدفهای تحقیق:
نظر به اینکه این پژوهش زندگی و آثار بهمن محصص را از زاویۀ تحلیل و بررسی نحوۀ رشد و تکامل هنر نوگرا در ایران بررسی می کند، میتوان اهداف کلی و اختصاصی ذیل را برای آن قائل شد:
تشریح ورود زبان هنری نوین و تأثیر آن بر فضای فرهنگی جامعه.
اشاره به نخستین پایگاهها و محافل فرهنگی و هنری و توضیح تمایل هنرمندان نوگرا به تشکیل این نهادهای مستقل و عضویت و فعالیت در آنها.
گذری بر نخستین سبکهای مدرن هنری و گرایش هنرمندان جوان در گزینش بیانی متفاوت با ضوابط سنّتی یا آکادمیک پیشین.
بررسی نقش و جایگاه بهمن محصص در گردونۀ هنر نوگرای ایران و تأثیر وی در هنر معاصر ایران.
مروری بر زندگینامه و خاندان بهمن محصص و بررسی کارنامۀ هنری و فرهنگی وی.
تجزیه و تحلیل آثار نقاشی و مجسمهسازی بهمن محصص و تفحص در زبان هنری خاص وی.
1-3) اهمیت موضوع تحقیق و دلایل انتخاب آن:
هنر هر سرزمینی در روند رشد و بالندگیاش، نیازمند بستری نظری است تا به مدد آن نظام
زیباییشناسی و گفتمان حاکم بر هنر دوران را صورتبندی کند. در این راستا بررسی موشکافانۀ هنر و اندیشۀ هنرمندان برجسته و اثرگذار، یکی از مهمترین ضرورتهاست، چرا که هر پژوهشی بدون شناخت دقیق آثار مهم هنری یک سرزمین و درک اندیشهی فرا پشت آنها، از تحلیل جامع فضای هنری و سیر تکاملی آن و نیز تبیین ساختارهای نظری هنر به صورتی بسنده و کارآمد بازمیماند. از این رو پژوهشهایی از این دست که هنر و اندیشهی تک چهرههای شاخص فرهنگی را موضوع بررسی دقیق و تحلیلی قرار
میدهد، اهمیت انکارناپذیر دارد. بهمن محصص نیز در جایگاه هنرمند تأثیرگذاری که بخشی از سابقۀ هنری دوران اخیر بر گردهی اوست، از این قاعده مستثنی نیست. به ویژه آنکه وی برخلاف بسیاری از
همنسلانش، از رجوع مستقیم به سنّتهای هنری گذشته میپرهیزد و زبان هنری خاص خود را در خلق آفرینشهای بدیعش پی میگیرد و به این ترتیب سبک هنری منحصربهفردی را شکل میبخشد که شایستۀ تجزیه و تحلیل و بررسیهای افزونتر است.
1-4) سؤالات یا فرضیه های تحقیق (بیان روابط بین متغیرهای مورد مطالعه):
این پژوهش با عطف بررسی جریان هنر نوگرا در ایران و بازیابی جایگاه بهمن محصص و آثار وی در عرصۀ نقاشی و مجسمهسازی مدرن، درصدد یافتن پاسخ برای این پرسشهاست:
<< 1 ... 167 168 169 170 171 ...172 ...173 174 175 ...176 ...177 178 >>