اطلاعات موجود در زمینه تأمین مواد غذایی جهان نشان از وخامت روزافزون اوضاع دارد. حداقل 500 میلیوم نفر از جمعیت جهان از سوء تغذیه رنج میبرند و هر 5/2 سال جمعیت جهان حدود 200 میلیون نفر افزایش مییابد (امانلو، 1372). در این میان تقاضا برای منابع پروتئین دامی به سرعت در جهان در حال افزایش بوده و هر ساله به نیاز برای تولید بیشتر منابع پروتئین دامی افزوده می شود. گیاهان علوفه ای دارای نقش عمدهای در تغذیه دام بوده و جزء مهمترین گیاهان زراعی دنیا طبقه بندی میشوند. با این وجود در بیشتر کشورهای جهان تحقیق و پژوهش در ارتباط با تولید و بهبود خصوصیات کم و کیفی این گیاهان در مقایسه با سایر محصولات زراعی اندک است. در کشور ما نیز با توجه به کمبودمراتع غنی و فشار دام بر آنها بررسی و مطالعه پیرامون کشت این محصولات اهمیت ویژه ای دارد (میرلوحی و همکاران، 1379).
ذرت (Zeamays) گیاهی است یكساله، تك پایه و دگرگشن از خانواده گندمیان است كه یكی از سه غله مهم جهان محسوب می شود. این گیاه پس از گندم و برنج حائز بالاترین سطح زیر كشت در میان غلات است و اهمیت اقتصادی آن بر همگان روشن است (Anonymous, 2002)، چرا كه تمامی قسمت های آن اعم از دانه، شاخه و برگ و حتی چوب بلال و كاكل آن مورد استفاده قرار میگیرد و در تغذیه انسان (25-20درصد)، تغذیه دامها و طیور (75-70درصد)، داروسازی و صنعت (5درصد) مصارف فراوانی دارد. این گیاه به علت قدمت و قدرت تطابق و سازگاری زیاد با آب و هوای مختلف در تمام دنیا گسترده شده است و با كوشش و همت متخصصان اصلاح نباتات،ارقامی مقاوم و سازگار با شرایط مختلف آب و هوایی تولید شده كه بر این گستردگی كشت افزوده است، به طوری كه در میان كشورهای تولید كننده ذرت شش كشور (آمریكا، چین، برزیل، مكزیك، فرانسه، آرژانتین) 75درصد تولید جهان را در اختیار دارند (Anonymous,2002). ذرت بومی ایران نبوده ولی به دلیل تطابق شرایط اكولوژیكی و اقلیمی مورد نیاز برای این گیاه با وضعیت آب و هوایی ایران قابلیت بسیار زیادی برای توسعه كشت آن وجود دارد (نورمحمدی و همكاران، 1380).
علف های هرز نه تنها مقدار نیتروژن قابل دسترس در محصول را کاهش می دهند بلکه رشد بسیاری از گونه های علف های هرز با سطح بالاتر نیتروژن می یابد (بلاک
خرید اینترنتی فایل کامل :
شاو، 2002). مدیریت کاربرد کود از نقطه نظر زمان، مکان، مقدار و نوع کود مصرفی می تواند ابزاری مهم در مدیریت تلفیقی علف های هرز باشد (بلاک شاو، 2002). علاوه بر این، نیتروژن خاک می تواند بر کارایی خاک می تواند بر کارایی علف کش نیز تأثیر بگذارد. بطور مثال، در مقادیر نیتروژن کم و بالای خاک، دُزی بالاتری از علف کش نیکوسولفورون، گلایفوسینات، میزوتریون و گلایفوسیت برای رسیدن به 50 درصد کاهش وزن خشک نیاز بود که این به نظر می رسد ناشی از تأثیر نیتروژن خاک بر مراحل فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی از قبیل جذب، انتقال و متابولیسم علف کش در علف هرز باشد (میتیلا و همکاران، 2008).
علفكشها در بعضی شرایط با میزانهای كمتر از میزان توصیه شدهنیز، میتواند به اندازه كافی كنترلكننده باشند (کودسک و استبیگ، 2003).تا کنون تلاشهای زیادی در مورد بررسی تأثیر میزانهای کاهش یافته علفکش بر روی کنترل علفهای هرز در مزارع گیاهان زراعی انجام گرفته است.
محققان معتقدند که کاهش عملکرد گیاهان زراعی با بهره گرفتن از علف کش های ثبت شده ممکن است به علت استفاده غلط و غیر دقیق از جمله استفاده در زمان یا میزان نادرست علف کش باشد، چراکه معمولاً زمان مصرف خیلی از علف کش ها براساس حداقل و حداکثر تعداد برگ گیاه زراعی و علف هرز بیان شده است و همچنین با قی مانده بعضی از علف کش های پس رویشی در خاک ضرر چندانی ندارد، بنابراین کشاورزان غالباً مصرف این علف کش ها را به تأخیر انداخته و برای آن که اطمینان حاصل کنند که اغلب علف های هرز سبز شده اند، در آخرین فرصت و با مقادیر بیشتری از علف کش ها استفاده می کنند که این نوع مبارزه باعث افزایش هزینه و همچنین آلودگی محیط زیست می شود (سالزمن و رنر، 1992).
بنابراین هدف از اجرای این تحقیق تأثیر منابع تأمین نیتروژن بر میزان مصرف سم نیکوسولفورون در کنترل علفهای هرز ذرت علوفه ای بود.