با توجه به اینکه جامعه ایران با جوانی جمعیت رو به رو است و جوانی دوران کسب هویت و شکل گیری شخصیت است و گروه های مرجع می توانند نقش موثری در این زمینه داشته باشند، لذا شناخت گروه هایی که امروز مورد توجه و علاقه دانش آموزان هستند و گروه مرجع آنها را در زمینه پوشش ظاهریشان تشکیل می دهند، می تواند زمینه ساز برنامه ریزی های فرهنگی برای این بخش از جامعه باشد.                          

2-1- بیان مسأله تحقیق

انسان موجودی اجتماعی و اعمال و رفتارهای او متاثر از ارزش ها، هنجارها و قوانین گروه است. انسان بدون تعلق به گروه احساس امنیت نمی کند. آدلر علاقه اجتماعی را در انسان امری ذاتی می داند و معتقد است کــه انسان از بدو تولد در درون شبکه ای از روابط اجتماعی پیچیده و متقابل قرار می گیرد و شکل گیری شخصیت او در اثر همین ارتباطات متقابل است(شفیع آبادی،1375).                                                      

رفتار اجتماعی در خلاء صورت نمی گیرد و شدیداً وابسته به این است که دیگران از آن رفتار چه برداشتی می کنند. از جمله این دیگران گروه های مرجع هستند. جولیوس گولد و ویلیام ل. کولب در فرهنگ علوم اجتماعی می گویند اصطلاح گروه مرجع به گروهی اجتماعی اشاره دارد که فرد احساس می کند با آن شناخته شده و آرزو می کند که هویتش با آن مرتبط باشد. هر کس از گروه مـرجع خود هنجارها، نگرشها، و ارزشهای خـود و نیز هدف اجتماعی ئی را که از ایـن ارزش پدید می آیند، بـــه دست می آورد. همچنین شخص مقوله های اجتماعی مهم را(چه آنهایی که می خواهد انجام دهد و چه آنهایی را که به طریقی در مقابل شان قرار می گیرد) نیز از گروه مرجع فرا می گیرد(گولد، کولب؛ 1376: 722).

دروه جوانی زمانی است که انسان با انرژی و حساسیت در برابر بازتاب های محیط و مسئولیت پذیری فردی به دنبال کسب هویت است. جوانان باید نقطه اتکایی برای پیوند با خود، با جنس مقابل و با ارزش های فرهنگی و اجتماعی محیط اطراف بیابند( شفرز،1383: 116). آنهایی که به دلیل شرایط اجتماعی و مقتضیات سنی و شخصیتی آمادگی بیشتری برای تاثیرپذیری از گروه های مرجع را دارند و در جستجوی هویتی جدید هستند و می خواهند با پشت سر گذاشتن دوران کودکی به استقلال شخصیتی و کسب هویت اجتماعی جدیدی دست یابند. بنابراین بستر تغییر دیدگاه ها و نگرش های خود را دارند و نسبت به گروه های مرجع انعطاف پذیرترند.

در هر جامعه ای، چه سنتی یا مدرن، و با هر درجه ای از پیچیدگی، امکانات و لوازمی برای متمایز شدن اقشار و گروه های اجتماعی از یکدیگر وجود دارد. این تمایز موجب خلق معانی و هویت هایی می شود که افراد عضو هر جامعه به سادگی آن را درک می کنند و از طریق درک معانی ذهنی مترتب بر این تمایزات، روابط انسانی و  اجتماعی خود را سامان می دهند. این تمایز بخشی به اشکال متنوع و متعددی صورت می گیرد. به هرحال، حتی در میان جوامع ساده تر نوع لباس افراد از اولین ابزاری است که موجب شناخته شدن و تشخیص هویت آنان می شود. معمولا افرادی که به گروهی خاص تعلق دارند، از لباس های مشابهی استفاده می کنند. لباس هر فرد نشانه ای است که به سادگی توسط افراد دیگر رمزگشایی می شود و گاهی این فرایند، احترام بیشتر،طرد برخی گروه های اجتماعی، تداعی مناسک خاص و معانی متفاوتی در پی دارد. بنابراین لباس فرد، خصوصا در جامعه مدرن،به صورت یکی از ابزارهای معرفی شیوه زندگی است.انتخاب های بسیاری که در دسترس افراد جامعه قرار دارد، این امکان را بیشتر می کند.                                                                      

مسأله پوشش را می توان با امر مصرف مرتبط دانست از این رو می توانیم پوشش را در قالب مفهوم مصرف مورد مطالعه قرار داد، مفهومی که از اوایل قرن بیستم علاوه بر معانی اقتصادی، معانی فرهنگی نیز پیدا کرده است.نشانه های گسترش سبک زندگی حاصل از جامعه مصرفی را جامعه شناسانی مثل وبلن و زیمل در اوایل قرن بیستم به تصویر کشیدند. وبلن و زیمل سبک زندگی طبقه متوسط را تحلیل کردند. سبکی که در آن مصرف لباس، زیور آلات و انواع کالاهای لوکس نقش محوری داشت. همچنین پیر بوردیو با طرح مفهوم سرمایه فرهنگی به غنای مفهوم سبک زندگی افزود(حمیدی و فرجی،1386: 67). 

وبلن در پی این مسئله بود که افراد چگونه منزلت اجتماعی کسب می کنند. به نظر وی، ثروت مهمترین عامل کسب هویت است که باید نمود خارجی داشته باشد و بهترین نمود آن مصرف تظاهری و نمایشی است. برای نمونه افراد با نوع پوشش، آرایش و زیورآلات، خود وطبقه خود را از سایرین متمایز می کنند(همان،1386: 68). زیمل در تحلیل مصرف گرایی جامعه مدرن، بر مقوله مد تاکید دارد. به نظر وی، مصرف کالاها وایجاد سبکهای زندگی از سویی برای فرد هویت بخش بوده و از سویی دیگر متمایز کننده است.                                 

به نظر بوردیو نوع و سبک پوشش ما نماد و نشانه ی فرهنگی و اجتماعی محسوب می شود و چرایی انتخاب این کالاهای مصرفی در اندیشه وی به نوع ذائقه ها و سلیقه های افراد مصرف کننده بر می گردد، یعنی گونه ای از سرمایه فرهنگی( نیکزاد فرخی،1384). منطق تمایز در مصرف در کانون توجه بوردیو قرار دارد. بوردیو با مفهوم فضای اجتماعی سبک زندگی مختلف را نشان می دهد، فضای اجتماعی به این ترتیب ساخته می شود که عاملان و گروه های اجتماعی بر اساس حجم و میزان سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی  با برخی افراد اشتراکاتی می بابند و با برخی دیگر فاصله پیدا می کنند. فضا یا میدان موقعیتی است که در درون آن، ارزشها، آداب و قوانین خاص آن

خرید اینترنتی فایل کامل :

 

 مقالات و پایان نامه ارشد

 موقعیت حاکم است. این ارزش ها و قوانین می توانند از نوع اقتصادی یا سیاسی و یا  فرهنگی باشند، که به هر جهت دارای بار فرهنگی هستند. فضاهای فرهنگی توسط خود ساخته می شوند. (منادی،1385: 124). بوردیو با بهره گرفتن از مفهوم ریختار(منش، عادت­واره، هبیتاس)[1] فرایندی را توضیح می دهد که به واسطه آن عامل ها، عملکردهای تغییر سبک زندگی را باز تولید می کنند. ریختار مجموعه ای از خلق و خو های پایدار در افراد است که کردارهای خاصی را پدید می آورد. افراد طبق چنین نظام های دورنی شده ای عمل می کنند که بوردیو آن را ناخود آگاه فرهنگی می نامد. از این رو ریختار سازوکاری انتقالی است که به مدد آن  ساختارهای ذهنی و اجتماعی در فعالیت اجتماعی روزمره تجسم می یابد. به عبارت دیگر می توان گفت مفهوم ریختار در واقع همان ساخت های اجتماعی ذهنی شده ای است که در ابتدا از طریق تجارب نخستین فرد به ذهن او منتقل می شود و شکل می گیرد(نهادهای نخستین) وسپس تجربیات بزرگسالی (نهادهای ثانوی) بدان اضافه می گردد. به این ترتیب است که ساختارهای های اجتماعی در ذهن و در درون افراد از طریق درونی ساختن عناصر بیرونی حک می شوند و به صورت ریختار در می آیند.( حمیدی و فرجی،1386: 72)

گروه مرجع با کارکرد های خود از یک سو مبنای مقایسه و ارزیابی رفتار جوانان و الگوی ذهنی قرار می گیرد و از سوی دیگر، با القای ارزش ها و هنجار ها بر فرایند جامعه پذیری آنان تأثیر مستقیم دارد. هیمن با طرح مفهوم منزلت ذهنی آن را یک بعد از رفتار و تصور فرد از موقعیت خود در مقایسه با سایرین در نظر می گیرد، او در ادامه به این استنباط می رسد که انسانها در شکل دهی به نگرش های خود بیش از آن که به خود متکی باشند، به گروه هایی تکیه دارند که با آ نها در ارتباط هستند. همین طور مرتن به دو نوع گروه مرجع عضویت و غیر عضویت اشاره دارد. در اینجا گروه عضویت، گروهی است که فرد عملا در آن عضویت دارند و گروه غیر عضویت آن است که فرد عملا عضو آن نیست(حمز ه ای و دیگران،1389: 101). جهانی شدن[2] سبب شده که بسیاری از گروه های مرجع در دوره حاضر دیگر در داخل مرزهای جغرافیایی مرسوم تعریف نشوند، بنابراین عضویت به صورت عینی دیگر مصداق ندارد بلکه بیشتر یک نوع گرایش ذهنی نسبت به آنهاست که باعث می شود فرد هنجارها و نگرش های آنها را بپذیرد و در رفتارش نیز تأثیر گذارد( ایمانی،1384: 3).

از جمله مشاهداتی كه محقق را بر آن داشت تا درباره گروه های مرجع جوانان و خاصه دانش آموزان دبیرستانی به تحقیق بپردازد سبك پوشش وآریش چهره آنها مانند پوشیدن شلوارهای لی تنگ و چاك دار، كفشهای سنگین پوتین مانند، پوشیدن دستبند و گردنبند،موهای بلند و روغن زده و … در بین پسران و دختران می باشد. پژوهش حاضر به بررسی سبک های  پو شش دانش آموزان متوسطه شهر سنگر و ارتباط آن با فرایند های ذهنی هویت اجتماعی آنان که تحت تأثیر گروه های مرجع شکل می گیرد، می پردازد تا از این طریق بتواند به وضعیت موجود گروه های مرجع  دانش آموزان و سپس ارتباط آن با متغیرهایی نظیر سرمایه های فرهنگی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و جنسیت معلوم گردد.

 پرسش های آغازین این پژوهش عبارتند از:

1- مهمترین ویژگیهای پوششی افراد مورد مطالعه کدامند؟

3-آیا میان سرمایه فرهنگی خانواده با در انتخاب الگوی پوشش جوانان رابطه وجود دارد؟

4-آیا بین میزان تاثیرپذیری دختران و پسران از گروه های مرجع در انتخاب نوع پوشش رابطه وجود دارد؟

3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق

[1]– Habitus

[2]– Globalization

[1]– Fashion

واژه fashion در فرهنگ لغت به معنی مد، رسم و سبک است. در برخی منابع سبک پوشش را clothing styleو  clothing fashion ترجمه کرده اند. در این تحقیق معنی سبک پوشش علاوه بر لباس شامل آرایش مو و  سر و صورت نیز می باشد. از این رو بنابر نظر دکتر چاوشیان واژه fashion برای ترجمه سبک پوشش انتخاب شده است.

[2]– Reference Group

 


 

موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 7 مرداد 1400نظر دهید »

:

به طور کلی،اندیشه های موجود و نظریات انتقادی مکتب فرانکفورت به نقد جدی شرایط و موقیعیت های اساسی و بنیادی جوامع سرمایه داری اشاره دارد.موسسه تحقیقات اجتماعی فرانکفورت با دیدگاه ها و عقاید دو متفکر کلیدی به نام های تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر شناخته می شوند.این دو متفکر انتقادی با طرحِ مفاهیم”صنعت فرهنگ”و”فرهنگ توده وار”سهم مهمی در اندیشۀ انتقادیِ علم ارتباطات و رسانه های جمعی دارند.بینش های فلسفی و معرفت شناسانۀ این دو متفکر به بحث در چیستی دیدگاه کل گرایانۀ نقش بنیادی پژوهش های ارتباطی و رسانه ای می پردازند.از این رو،این تحقیق به تبیین تاریخی دیدگاه های این دو متفکر در چارچوب فکری مکتب فرانکفورت تمرکز می کند.هدف اصلی این تحقیق به رسمیت شناختن خواستگاه های تاریخی و فکری مکتب  نظری انتقادی فرانکفورت و پیروی از نفوذ نسبی ادراک شده در حوزۀ ارتباطات و رسانه ها است.درپایان،محقق نتیجه می گیرد مکتب نظریِ انتقادی فرانکفورت طی دوران تکاملی اش به پارادایم مسلط نقد فرهنگ در حوزۀ علم ارتباطات و رسانه ها تبدیل شد.در حقیقت،محوریت مکتب فرانکفورت به تکامل و گسترش مفاهیم صنعت فرهنگ و فرهنگ توده وار کمک کرد و به درک بهتر نظریه و عمل ارتباطات و رسانه ها به لحاظ تاریخی مدد رساند.این محوریت در حال حاضر راهنمای اصلی پژوهش های انتقادیِ مرتبط با علم ارتباطات و رسانه های جمعی است.

فصل یکم: کلیات طرح

1-1- بیان مسأله

در دهه 1930 جمهوری وایمار در آلمان، عده ای از متفکر آلمانی به تشکیل موسسه­ای دست زدند که حیات فکری و ساحت نظریه پردازی در علوم اجتماعی و علوم انسانی را تحت تأثیر شگرف خود قرار داد.

مؤسسه پژوهش­های اجتماعی فرانکفورت با طرح دیدگاه ­ها و نظریات انتقادی خود، به بازخوانی دیدگاه ­های اندیشه­ های مارکسیستی و مطالعه جامعهو فرهنگ پرداخت. اندیشه­ های انتقادی مطرح در دیدگاه های متفکران این مکتب «بر مقابله با رشته­ای از  پرسش­های شناخت شناسانۀ شکاکانه که هر زمان مطرح­اند اصرار می­ورزند؛ آیا حقیقت و نیکی رابطه­ای با یکدیگر دارند؟ و اگر دارند آن رابطه چگونه  رابطه­ای است؟ آیا ثمرات دانش مجسم کننده­ اشتیاقی به عمل اخلاقی است یا وسوسه­ای برای تخطی اخلاقی و قانونی؟ اگر شناسایی نیکی­ها منجر به نیکی نمی­ شود، پس نیکی دانشی چیست؟(پین، 1389: 767).

متفکران مکتب فرانکفورت اعتقاد به بازاندیشی اندیشه­ های کارل مارکس در مورد فرهنگ داشتند. آنها با مطالعه و پژوهش­های خود متوجه این امر شده بودند که بر خلاف مارکس، فرهنگ نیز می ­تواند بستری مستقل از زیر بنا به تغییرات بنیادی اجتماعی منجر شود.

آنها معتقد بودند که فرهنگ در زیر نقاب شیئی­وارگی می ­تواند سلطه خود را بر توده­ها اعمال کند. دو تن از مهمترین این متفکران به نام­های ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو با طرح مفاهیم مهم و بنیادی «صنعت و فرهنگ» و «فرهنگ توده­وار» به نقش مهم وسایل ارتباط جمعی در پیشبرد اهداف قدرت­های سیاسی و هواخواهان وضع موجود، پی بردند. آنها با طرح این مفاهیم به پیوند متناقض دو ساحت مهم در اندیشه مارکسیستی اشاره داشتند که آن «قلمرو مادی تولید و قلمرو ذهن» است. بدین مفهوم که «شیوه­ای برای بیان فرایند مدرنیزه شدن فرهنگ در قالب واگذاری کالاهای فرهنگی به منطقی کاملاً تجاری» (ایوکوسه،آبه، 1391: 63).

آنها با تاملات فکری خود، به نوعی از سلطه اشاره داشتند که رنگ و لعاب فرهنگی برخوردار است. به عبارت دیگر معتقد بودند که سلطه و استثمار از نوع فرهنگی بدیلی برای استثمار اقتصادی شده است.

هورکهایمر و آدورنو با طرح مفهوم عقلانیت ابزاری در کتاب دیالکتیک روشنگری به نقش مهم وسایل ارتباط جمعی در جامعه پی برده و به نقد آن پرداختند. آنها از وجود سلطه نرم در ساختارها و سازمان­هایی که هدایت و کنترل وسایل ارتباط جمعی و محتوای رسانه­ای را در اختیار دارند هشدار می­دادند.

ضدیت آنها با فاشیسم، نازیسم و توتالیتاریسم، موجب شدکه مطالعه وسیعی در این مورد صورت بگیرد. سوءاستفاده از تبلیغات و وسایل ارتباط جمعی که در اختیار قدرتهای بزرگ برای فریب توده­ای به کار گرفته شد، یکی از مواردی که منجر به خلق آثار مهم در این زمینه شد. که می توان به کتاب دیالکتیک روشنگری، دیالکتیک منفی، شخصیت اقتدار طلب اشاره کرد.

نقش مهم متفکرانِ انتقادی، بی تردید در علم ارتباطات حائز اهمیت است. نظرات آنها در مورد فرهنگ، رسانه و مالکیت و کنترل رسانه ­های جمعی، فریب توده­ای فرهنگ توده­وار و مفهوم بنیادی به نام «صنعت فرهنگ» و مفاهیمی از این قبیل، بی­تردید باعث علاقمندی توجه دانشمندان علم ارتباطات به این مکتب شده است.

خرید اینترنتی فایل کامل :

 

 پایان نامه

 

در این پژوهش ما به دنبال تبیین تاریخی دیدگاه ­های این متفکران و تفسیر و تحلیل اندیشه­ های آنان در پیشبرد و نفوذ و تأثیر این دیدگاه ها بر علم ارتباطات هستیم. ما در پی این هستیم که:

آیا تبیین تاریخی- انتقادی اندیشه­ های ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو در چهارچوب مکتب فرانکفورت، ابعاد نفوذ و تاثیرگذاری این مکتب را بر علم ارتباطات عیان می­سازد؟

2-1- اهمیت پژ<هش

یکی از مهمترین اهمیت­های این پژوهش بررسی نگاه تاریخی- تبیینی[1] به مطالعات علم ارتباطات است. شناخت و آگاهی از ریشه ­های تاریخی مطالعات و پژوهش­ها در علم ارتباطات و آشنایی با سیر تکوین و زمینه ­های شکل­ گیری مکاتب مهم ارتباطی و شناخت نظریه ­های بنیادی در پژوهش­ها و روش شناسی­ها در ارتباطات جمعی یک ضرورت مهم و حیاتی محسوب می­ شود. «نظریه ­های انتقادی» مکتب فرانکفورت، یکی از برجسته­ترین حوزه های اندیشه نه تنها در علم ارتباطات که در علوم اجتماعی و انسانی به حساب می ­آید و این مهم بر هیچ ارتباط پژوهی پوشیده نیست.

نظریه انتقادی در مفهوم خود طرحی بینارشته­ای است که توسط ماکس هورکهایمر، تدوین شده و به دست اعضاء مکتب فرانکفورت و جانشینان آن پرورانده شده است(پین، 1389: 766). نظریه ­های انتقادی با نگاهی علمی و با به رشته درآوردن معرفت شناسانه در پی نقد، اصلاح و آشکار ساختن عواملی هستند که به تثبیت وضع موجود که همانا برجسته شدن پنهان سلیقه­های مالکان سرمایه داری و بخصوص صاحبان رسانه ­های جمعی در جوامع مدرن است.

هورکهایمر و آدورنو در کتاب مهم خود دیالکتیک و روشنگری با طرح مفاهیم مهمی چون «صنعت فرهنگ» و «فرهنگ توده­وار» در پی شناخت و نقد آگاهانه نوعی از سلطه که رسانه ­های جمعی با تکنیک­های اغواگر خود موجب بوجود آمدن نوعی رضایت و آگاهی کاذب می­شوند که خود از آن فهم و درک صحیحی ندارند. آنها با مطالعه و پژوهش­های خود به این مهم رسیده بودند که صاحبان قدرت با در اختیار گرفتن ابزار فرهنگی در پی تولید محصولات فرهنگی برای تخریب توده­ای و فریب کاری توده­وار هستند. آنها در همین کتاب می­گویند که توسعه عقلانیت موجب پیشرفت صنایع و سلطه­ای انسانی بر طبیعت که منجر به سلطه انسان بر انسان شده است. این امر با زوال فردیت همراه است. این زوال به سه شکل زیر ظهور پیدا کرد:

1- یکپارچه شدن آگاهی انسان به وسیله­ ارتباطات هدایت شده؛

2- ناچیز شمردن خصلت و کیفیت فرد در تحول اشکال تولید؛

3- دگرگونی در ساختار روانی انسان به دلیل اجتماعی شدن یکپارچه­ی انسانها (زارعیان، 1382: 130).

بنابراین برای شناخت فهم این موضوع و اهمیت پژوهش حاضر به دلایل و مراحل ذیل       می رسیم :

1- شناخت و درک ریشه ­های بنیادین متفکرات و اندیشه­ های نظریه پردازان مکتب فرانکفورت به خصوص آرا، ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو.

2- رسیدن به فهم یک الگوی تاریخی منسجم که بتواند طرحی برای مطالعات فلسفی، جامعه شناختی و روان شناختی علم ارتباطات به دست بدهد.

3- موضع شناسی و جایگاه­یابی نظریه ­های آدورنو و هورکهایمر در ارتباط با پژوهش­های ارتباطی و رسانه­ پژوهی.

4- رسیدن به شناخت و درک نسبی از تفاوت­ها و تشابه­های نظریه ­های آدورنو و هورکهایمر با دیگر متفکران مکتب فرانکفورت و متفکران دیگر مکاتب ارتباطی.

3-1- اهداف پژوهش

در این پژوهش هدف کلی عبارت است از تبیین تاریخی- انتقادی اندیشه­ها و نظریه ­های ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو در چارچوب مکتب فرانکفورت با تکیه اندیشه­ های آنها بر سیر مطالعات ارتباطی و رسانه­ای می­باشد.

هدف های کلی : تبیین تاریخی – انتقادی اندیشه ها و نظریه هی ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو  و بررسی  تاثیرات اندیشه های آنها بر سیر مطالعات ارتباطی و رسانه ای می باشد

اهداف خاص :

1. شناخت مفاهیم نظری و عملی مکتب فرانکفورت به طور عام و اندیشه های هورکهایمر و آدورنو به طور خاص با توجه به عناصر سازنده شان و تاثیرات آنها بر مطالعات انتقادی ارتباطات.

2. تجزیه و تحلیل و بررسی مفاهیم ” صنعت فرهنگ و ” جامعه توده وار” و موجبات ورودشان بر نظریه های انتقادی ارتباطات.

3. شناخت ریشه های تاریخی نظریه های فوق و چرایی نفوذ آنها بر دیگر حوزه های علوم اجتماعی.

4. آشنایی با روند سیر تکوین نظریه ها،اندیشه ها و تفکرات دیگر اندیشمندان انتقادی مکتب فرانکفورت.

5. شناخت جنبه های اشترک و افتراق اندیشه ها و نظریه های این دو نظریه پرداز انتقادی نسبت به یکدیگر و دیگر نظریه پردازان مکاتب ارتباطی  که در این پژوهش بر مکاتتب ارتباطی کلمبیا و شیکاگو پرداخته شده است.

1- Explanatory- historical look

 


 

موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 7 مرداد 1400نظر دهید »

:

هم زمان با تولد انسان یک سؤال بزرگ نیز به همراه او پا به جهان هستی خواهد گذاشت، سؤالی که پاسخش مسیر هر انسا ن و به تبع آن موقعیت اجتماعی و در یک روند کلی و اجتماعی، راه جامعه اش را مشخص خواهد کرد .انسان همانگونه که به پرسشگری از محیط خود خواهد پرداخت و علاقمند است و ضروری می‌داند که بداند در اطراف او چه می گذرد، جهانش چگونه است و آ یا می‌توانست به گونه‌ای دیگر باشد؟ در مورد خودش نیز سراسر ابهام و سوال خواهد بود. اصولاً انسان‌ها قدم به قدم در راه شناخت اجتماع و دنیای خویش به شناخت خود نیز خواهند پرداخت.

سؤال «خودت را بشنا س» در سر در معبد دلفی به چشم می‌خورد. این دلیلی است که نشان می‌دهد از دیرباز انسان به پاسخ این سوال اهمیت می‌داده است(دوران و …، 1383:85). این سؤال از تولد تا مرگ همراه آدمی خواهد بود و با توجه به زمان در اختیار هر انسان و محیط زندگی‌اش پاسخی به این سؤال خواهد داد . پاسخ به این سؤال را «هویت» می‌نامند.

هویت در میان دانش‌ها، موضوعی میان رشته‌ای است؛ هرچند بیش از همه در روان شناسی و علوم اجتماعی از آن بحث شده است، ولی موضوعی فلسفی به معنی عام و معرفت شناختی به معنای خاص هم هست. درحوزه‌های عرفان، اخلاق، فرهنگ، سیاست، امنیت و حتی اقتصاد از موضوعات و مباحث بسیار مهم به شمار می‌آید. بنابراین هویت واقعیتی چند بعدی است.

«چالشهای هویتی امروزه سرنوشت سازند. براساس اجماع علمی،هویت پیش شرط هر نوع عمل، به ویژه عمل اجتماعی و شرط لازم توسعه است»(علیخانی،1383: 20). امروزه در عصر اطلاعات و رسانه‌ها، هنوز هم تعریف هویت از اهمیت برخودار است؛ چرا که بدون آن فرد تو خالی بوده و به دنبال آن جامعه‌ی اطراف خویش را تهی می‌سازد؛ پس باید دانست هویت چیست؟ چگونه ساخته می‌شود؟ و همه‌ی آن چیزهایی که در این امر دخیلند کدامند؟

یافتن هویت در هر کجا و برای هر شخص از اهمیت برخوردار است. اما این مقوله تحت شرایطی می‌تواند از درجه ی نوسان اهمیت و ضرورت برخوردار باشد، به طور مثال پاسخ به سؤال هویت در همه‌ی سال‌های زندگی انسان به یک ‌اندازه دارای اهمیت نیست، در نوجوانی و جوانی از اهمیت بیشتری برخوردار است و در سنین کهنسالی برعکس. اما باید در نظر داشت این قضیه در مورد همه‌ی انسان‌ها صد در صد صدق نمی‌كند و این احتمال وجود دارد که در برخی انسان‌ها قضیه کاملاً مخالف این تصور باشد، یعنی ضرورت پاسخ به سؤال«هویت من چیست؟» در کهنسالی برای فرد ضرورت یابد.

سؤال هویت و پاسخ به آن در مورد دو جنس متفاوت زن و مرد نیز تفاوت دارد. هویتی که برای این دو وجود دارد در بخش‌هایی با هم همانند و در برخی قسمت‌های دیگر، از هم متفاوت است. از سوی دیگر تعریف هویت در برهه‌های مختلف زمان اجتماعی انسان نیز متفاوت است.

آنچه مسلم است، آن است که انسان باید پاسخی برای این سؤال بیابد؛ چرا که بدون آن عملاً زندگی انسان فلج خواهد شد و گاه  شأن انسانی  فرد به حیوانیت تنزّل خواهد کرد. در این میان انسان مراحل و گزینه‌های متفاوتی را می‌تواند پشت سر گذارد تا پاسخی مناسب به این سؤال سرنوشت‌ساز دهد، به نظر می‌رسد دین جزء موارد مناسب برای پاسخ به این سؤال باشد.

1-1- بیان مسأله و اهمیت

موجودیت هر انسانی به تلقی او از خود بستگی دارد و میزان پیوند و دلبستگی فرد به بیرون از خود و جامعه و تاریخش، دین و فرهنگش، نوع تلقی او از خود را «رقم»  می‌زند. این تلقی از خود که جوابی به «چیستی و کیستی» شخص به شمار می‌رود، همان هویت اوست. هویت جامعه نیز مبنی برتاریخ و دستاوردهای علمی، انسانی، اخلاقی، اعتقادی و تاریخی اش است.

هر انسان از بدو تولد، از مرحله‌ی ساده تا پیچیده، به دنبال شناخت خویش است و مشخص نیست که دقیقاً هر فرد چه زمانی به این سؤال پاسخی حقیقی،دقیق و اقناع کننده می‌دهد؛ آن چنان که هم خود شخص راضی باشد و هم جامعه آن را بپذ یرد. به طور کلی هویت‌یابی افراد می‌تواند مرحله‌ای پویا و زنده باشد که روز به روز تغییر کند و گاه شخص را به پیروزی و گاه او را به شکست رهنمون سازد.

هویت در دنیای سنت چندان به سطح خود آگاه خود نرسیده بود. اما با ورود به دنیای مدرن، دنیایی که رسانه‌ها به شکل‌های مختلف آن را تسخیر كرده‌اند و سر برآوردن هویت‌های تازه و خدشه‌دار شدن هویت‌های پیش، هویت در جایگاه خاصی از توجه انسان و علم قرار گرفت. از اولین روزهای حضور انسان در كره‌ی خاکی تا امروز، او گزینه‌های متفاوتی برای شناخت و ساخت هویت خویش و جامعه اش داشته است. این گزینه‌ها از منابع مختلف و از طرق گوناگون به او رسیده و می‌رسند. جریان جهانی شدن و گذشتن اطلاعات هویت‌‌ساز از مرزهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی؛ شتاب گرفتن تغییرات، رخداد انقلاب الکترونیک وحرکت به سمت جامعه اطلاعاتی و شبكه‌ای در عصر حاضر، تأثیر شگرفی بر شكل‌گیری هویت داشته است و هویت را بیش از پیش در معرض پرسش قرار داده است.

هویت را مؤلفه‌های مختلف که از کانال‌های گوناگون به انسان می‌رسند، می‌سازند. هویت در اصطلاح «مجموعه‌ای از علایم، آثار مادی، زیستی، فرهنگی و روانی است که موجب شناسایی فرد از فرد،گروه از گروه  یا اهلیتی از اهلیت دیگر و فرهنگی از فرهنگ دیگر می‌شود»(شیخاوندی،6:1380).

یکی از کانال‌های پر اهمیت در عصر حاضر برای ساخت هویت، رسانه‌ها هستند رسانه‌ها نه تنها هویت‌‌سازی کرده و آن را به افراد بشر منتقل می‌سازند؛ بلکه می‌توانند به صورت غیر مستقیم نوع و چگونگی رابطه انسان با جامعه و اطراف او را نیز تبیین کنند؛ چرا که«یکی از بنیادی‌ترین نقش‌هایی که هویت در زندگی انسان ایفا       می کند، تبیین ارتباط او با عالم هستی است. در واقع، انسان با علم و آگاه شدن به هویت خویش نه تنها رابطه‌ی خود را با هستی تعریف می‌كند، بلکه فراتر از آن در دگرگونی و تغییر و اصلاح و تکامل(و حتی انحطاط و فساد) محیط به گونه‌ای اهتمام می‌ورزد تا توسط آن‌ ها بتواند هویت خویش را معرفی و تقویت نماید»(نقی زاده، 1386: 326). پس

خرید اینترنتی فایل کامل :

 

 پایان نامه و مقاله

 رسانه‌ها با تأثیر گذاری بر هویت، نقشه ای خاص برای شخصیت فرد و روابط اجتماعی او تعریف می‌كنند.

از گذشته‌های دور یکی از ابزارمهم حکومتها برای راهبری جامعه، رسانه‌ها هستند(به فراخور رسانه موجود در هر دوره)،که امروزه با پیشرفت تکنولوژی که در رسانه‌ها رخ داده است، نقش آنها را مؤثرتر ساخته است. با نگاهی دقیق به دولت‌هایی که موفقیت‌هایی در راه اداره‌ی مملکت خود داشته‌اند، متوجه می‌شویم یکی از دلایل پیروزی آنها درست استفاده کردن آن‌ ها از رسانه‌های آن کشور است. این استفاده‌ی حکومتها می‌تواند به طرق مختلف باشد که این راه‌ها را سیاست‌های کلی،‌‌ایدئولوژی و منافع آن کشورها مشخص می‌كند.

به طور مثال «از نظر لاکان در تجدد غربی هویت انسان در برابر وجود”دیگری”یا “غیر” تعریف می‌شود؛ انسان منفرد و عاقلی که در قرون جدید در غرب پیدا می‌شود، نیازمند آن است که در برابر خود دیگری یا غیری داشته باشد تا بتواند هویت خود را به منزله‌ی انسان متجدد بشناسد. غیر یا دیگری، عالم پر ابهامی است که وقتی هویت پیدا کرد به”ماهو”هویت می‌دهد» (سمتی، 1385: 9). این دیگری که لاکان از آن نام می‌برد را، رسانه‌ها می‌سازند، تا هم به هویت افراد ملت خود شکل دهند و هم مردم با دیدن افراد غیر از خود در سایر نقاط دنیا، به شکلی که رسانه‌ها معرفی می‌كنند، به تحکیم اتحاد ملی و روند اداره‌ی کشور به صورت دلخواه سران سیاسی، کمک کنند. برای نمونه، تصویری که رسانه‌های آمریکا از مردم آمریکا و در مقابل آن‌ ها، خاورمیانه و مردمش می‌سازند.

از دیگر مواردی که دولت‌ها در رهبری جامعه‌ی خویش از آن سود می‌جویند، دین است. دین در مناطق مختلف معنا و تعبیرهای متفاوتی دارد. دین می‌تواند دستور‌العملی مفید به حال همه‌ی جامعه باشد و یا برعکس سودمند به حال مخترعان آن! اما در هر صورت وقتی گفته می‌شود دین، منظور نوعی دستور‌العمل خاص برای ساخت زندگی بشر است،که تعریف هویت افراد نیز جزئی از آن محسوب می‌شود.

سینما یکی از قدرت مندترین رسانه‌هاست. سینما صنعتی است که تولدش، هیجان برانگیز و جادویی بود و در طی عمر نه چندان طولانی‌اش، نه تنها از جذابیتش کم نشد، بلکه امروزه به دلیل پیشرفت روزافزونش در وسایل مورد استفاده اش، هنوز هم می‌تواند قدرت شگرفی را به رخ کشد.

«سینما را رسانه‌ای نمایشی، ارزان، لذت بخش، از نظر فنی هوشمندانه و متعلق به همه‌ی طبقات توصیف كرده‌اند. اما غنی‌ترین لذت سینما احساس زیبا شناختی است. این رسانه در عین حال منبع خطرناکی نیز هست، زیرا  می‌تواند مسائل غیر اخلاقی، جنایت، پستی، وحشیگری و بد سلیقگی را نیز آموزش دهد،گر چه از قدرت نفوذ آن می‌توان برای بازسازی و پرورش نیز استفاده کرد. . . این رسانه در مقایسه با هنرهای پیش از خود برای انتقال مفاهیم روایی و‌اندیشه‌ها و احساسات توانمند‌تر است»(جاوری،47:1376).

خصوصیاتی سینما را از سایر رسانه‌ها جدا می‌سازد. یکی «از این لحاظ که مردم هنگامی که روزنامه می‌خوانند، یا به رادیو گوش می‌كنند، از لحاظ محتوای تبلیغاتی آگاه‌ترند. از سوی دیگر سینما با فراغت و تفریح نسبت دارد و از این رو بسیار خطرناک‌تر است»(ولچ، 406:1369).

یک  فیلم سینمایی می‌تواند ظریف‌ترین و حساس‌ترین اطلاعات را وارد زندگی افراد کند. سینما در مقایسه با تلویزیون می‌تواند مؤثر باشد، به چند دلیل:

1- از آن جهت که سینما باید توسط بیننده انتخاب شود و همین انتخاب می‌تواند در درصد تأثیر سینما مؤثر باشد.

2- اگر چه سینما با سیاست در ارتباط است، اما مردم ارتباط تلویزیون با سیاست را بیشتر درک می‌كنند تا    رابطه‌ی سینما با سیاست را و همین کم اطلاعی در قبول اطلاعات در سینما، توسط تماشاگر مؤثر است.

3- جاذبه‌ی بصری سینما نسبت به تلویزیون بیشتر است. یک فیلم سینمایی نسبت به فیلم تلویزیونی، فرصت بیشتری برای استفاده از جاذبه‌های بصری دارد. ویژگی‌های یک فیلم سینمایی آن است که: «دامنه ی تأثیراتش بسیارگسترده است. فیلم (سینمایی) از بسیاری جهات رسانه‌ای بی‌همتاست: توانایی‌اش در ضبط و تجزیه‌ی بصری، قدرتش در انتقال واقعیت موجود، امکاناتش در آشکار ساختن کیفیت‌های حیات، توانایی‌اش در رهایی از قید و بند‌های صوری و استعدادش در واقعیت بخشیدن به خیال‌ها و خلق صورت‌های انتزاعی به راستی بی‌نظیر است (اسپارشات، 30:1376).

4- فیلم سینمایی، دارای برخی خصوصیات به غیر از جاذبه‌ی بصری است که، فیلم تلویزیونی از این خصوصیت نیزمحروم است: الف) فیلم سینمایی این امکان را دارد که از راه‌های قانونی و غیر قانونی، به سایر نقاط دنیا سفر کند و در مدت زمان کوتاهی بخشی از فرهنگ یک جامعه را برای جامعه دیگر به تصویر کشد. در صورتی که فیلم‌های تلویزیونی معمولاً  از طریق تلویزیون‌ها و مراکز دولتی رد و بدل می‌شوند و از نظر زمانی هم متفاوت از فیلم سینمایی هستند. به طور مثال امروز بیشتر افراد، آمریکا را از آنچه ‌هالیوود عرضه می‌دارد می‌شناسند و نه     آنچه واقعاً خود آمریکاست! ب) از سویی دیگر تماشاگران یک فیلم سینمایی در جشنواره‌ها معمولاً افراد خاص جامعه هستند مثل هنرمندان و یا افراد تحصیل کرده جامعه. معمولاً این افراد در جوامع جزء گروه مرجع و صاحب نفوذ جامعه قرار می‌گیرند در صورتی که تلویزیون بیشتر رسانه‌ی عوام جامعه است.

سینما امروزه یکی از ابزارهای مهم اجتماع سازی در دنیای مدرن محسوب می‌شود، که با بهره گرفتن از مواد مختلف می‌تواند در روند اجتماعی شدن دخیل باشد. دین یکی از مصالحی است که می‌تواند در دست سینما قرار گیرد و بر روند جامعه‌پذیری و هویت‌یابی جامعه مؤثر باشد. در یک تعبیر«دین مجموعه‌ای از اعتقادات و آداب و اعمال، که کم وبیش سازمان یافته بوده و با یک حقیقت ما فوق تجربی و متعالی(همراه) باشد و هم چنین بر آن امر باشد که در درون جامعه معین، یک یا چند وظیفه زیر را اعمال نماید: یک پارچه ساختن، هویت بخشیدن، تبیین تجربه‌ی جمعی به ماهیت و اساساً شکل بخشیدن به حیات فردی و اجتماعی انسان‌ها»(کشانی، 24:1383).

 


 

موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 7 مرداد 1400نظر دهید »

:

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1- بیان مسأله

بنابراین اگر پیکره­های دانش را به مثابه سوژه در نظر آوریم، نحوه­ مطالعه­ این سوژه مسأله ساز می­ شود. مسأله­ساز بودن این مطالعه بیشتر به جهت آن است که فلسفه­ی سوژه، بسته به آنکه در کدامین چهارچوب هستی­شناسانه دیده شود، پیامدهای نظری و عملی خاصی به همراه می­آورد. برای مثال فلسفه­ی سوژه­ای که متکی بر گفتمانِ انسان­شناسانه­ی علوم انسانی استوار گردد، می تواند مدعی دارا بودن مقولاتی شود که حوزه­ کل تجربه­ ممکن را تعریف می­ کند و در­پی بنیادیابی برای شرایط چنین امکانی در فعالیت برسازنده­ی ذهن استعلایی است، آنچه که از آن در نظم اشیای فوکو به مثابه «خودشیفتگی استعلایی» یاد شده­است (به نقل از دریفوس و رابینو، 1389: 183). مسأله­ تغییرات رخ­داده در تعبیرهای تاریخی از فلسفه­سوژه به اختصار در فصل دوم مطرح خواهد شد، اما آنچه در این مرحله ذکر آن ضرورت دارد، توجه دادن به وجوه پروبلماتیک فلسفه­ی سوژه­ای است که در دل گفتمان­های مختلف جهت مطالعه­ پیکره ها یا مختصات خاصی از دانش به­کار می­رود. این فلسفه­ی سوژه به ویژه اگر از جانب کارگزاران همان پیکره­ی دانش به­کار برده می­ شود، نمی­ تواند بی توجه به ویژگی­های هستی شناسانه و معرفت­شناسانه­ی آن قلمرو خاص دانش باشد.

مثال­هایی که در ادامه از توصیفات تاریخی راجع به مطالعات فرهنگی در ایران خواهد آمد، موید چنین مشکلاتی است، به نحوی که این توصیف­ها از سویی یا گرفتار همان «خودشیفتگی استعلایی» یا وجه انسان­شناختی گفتمان خود هستند و پیاپی به مقوله­بندی­ها، تقسیمات و خط­کشی­هایی استعلایی روی می­آورند که به واسطه­ آنها حقیقتی چموش راجع­به آن پیکره­ی دانش را که همواره از دست­شان می­گریخته است، به کف آورند ، یا آنکه در نوعی نوسان حل ناشده میان توصیف و تجویز گرفتار آمده اند و بنابراین توصیف­های تاریخی­شان را پیاپی به تجویزها و مباحث هنجاری خود می­آلایند، یعنی از پیش، پیکره یا قلمرویی از دانش را با برخی ویژگی­ها و مشخصات، پیش­فرض می­گیرند؛ حال آنکه مشخص ساختن مختصات و چگونگی ممکن­شدن این پیکره­های دانش به­ طور عام و مطالعات فرهنگی به­ طور خاص با این دست قاعده­گذاری­ها و تبیین­های ماقبل تجربی نه میسر و نه سودمند خواهد بود. با این اشاره­ی ضروری، مثال­هایی در ادامه مطرح می­شوند.

 وی همچنین می نویسد:

برنامه­ی جامع آن در قالب حوزه­ای جدید برای اولین بار در دانشکده­ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران با همکاری اساتیدی چون دکتر تقی آزاد­ارمکی، دکتر یوسف اباذری، دکتر حمید عبداللهیان و با همکاری دانشجویان و علاقه­مندان به مطالعات فرهنگی مطرح و در نهایت به صورت رشته­ای آموزشی درآمد (همان: 202).

 می­توان همچنان نمونه­های متعدد دیگری از این دست گزاره­ها را در این متن شاهد آورد، با این­حال مخاطب چنین گزاره­هایی این­گونه خواهد پنداشت که مطالعات فرهنگی در ایران، قلمرویی از دانش است که این چنین، در گزاره­های پیوسته، اندیشیده­شده و تماماً سنجیده سربرآورده و دستورکارهای خود را که آنها نیز در بیان نویسنده­ی کتابِ اشاره­شده، جای چند و چون چندانی ندارند مستقر ساخته است. وی پیاپی موارد بسیاری را در نوشته­ی خود پیش­فرض می­گیرد از جمله آنکه مطالعات فرهنگی به نحوی «شفاف­تر» در دانشگاه تهران پیگیری شده­است، یا آنکه «بیشتر دانشجویان رشته­ های علوم انسانی و اجتماعیِ علاقه­مند به این رشته، با مفاهیم، نظریه ­ها، چالش­ها و منابع مهم در قالب کتاب و مقالات و در حوزه­ مطالعات فرهنگی آشنایی دارند» (همان: 204). این پیش­فرض گرفتن و توصیف مختصات و نحوه­ ممکن­شدن پیکره­ای از دانش البته امر عجیبی نیست، اما پرسش بنیادین اینجاست که این توصیف از کجا برمی­خیزد؟ حاصل چه ملاحظات معرفت­شناسانه و هستی­شناسانه یا کدامین تعبیر از فلسفه­ی سوژه یا مناسبات تاریخی و فرهنگی است؟ آیا خطوط تنش و امور اقتضایی جایی در این مجموعه­ی توصیفات نمی­ توانسته داشته­باشد؟

وجه تجویزی این توصیف­ها نیز کراراً در نوشته­ها و گفته­هایی که در این رابطه در دسترس هستند مشاهده می­ شود. برای مثال مهری بهار می نویسد:

مطالعات فرهنگی در ایران را نمی­ توان به پیشنهاد میلنر، نوعی مداخله­ی سیاسی در سایر رشته­ های دانشگاهی دانست، بلکه به نظر مولف، مطالعات فرهنگی نوعی مطالعه­ بین­رشته­ای است. در برخی اوقات فرارشته­ای است و بر مبنای موضوعی جدید تعریف شده است. بر این اساس، مطالعات فرهنگی را نمی­ توان از یک­سو حریف یا دشمن جامعه ­شناسی دانست و از سوی دیگر تنها نمی­ توان سویه­ی سیاسی آن­را برجسته نمود و یا به گفته­ی دیورینگ تحلیل­های مطالعات فرهنگی را تحلیلی همراه با تعهد سیاسی تعبیر نمود (1390: 207).

 همانطور که مشاهده­ می­ شود، در اینجا تجویزهایی راجع به مطالعات فرهنگی در ایران و دستورکارهای آن انجام پذیرفته است، بی­آنکه ربطِ میان توصیفات صورت پذیرفته با تجویز مذکور مشخص گردد یا آنکه نسبت این رویکرد تجویزی با درک از نظریه و تعهد سیاسی در مطالعات فرهنگی مشخص شده باشد.

خرید اینترنتی فایل کامل :

 

 پایان نامه و مقاله

 

مطالعات فرهنگی از حدود دهه­های 50 و 60 میلادی شکل گرفت و حوزه­ای بود که به­شدت سعی داشت خود را متمایز کند. مقاصد و اهداف این نظریه در باب امر اجتماعی، کاملاً با ابعاد این بحث در جامعه ­شناسی متفاوت بود. مهم­تر اینکه چهارچوب تفسیری و شناختی که مطالعات فرهنگی از آن منظر به جهان می­نگریست، با جامعه ­شناسی کاملاً متفاوت بود. در بستری که مطالعات فرهنگی آن­را ایجاد کرد، اما بسط دهنده آن نبود، بحث­های نظریه­پردازی پست­مدرن مطرح شد و به­ طور مشخص کارهای کسانی چون فوکو. فوکو در کارهایش به گونه ­ای جدید از معرفت­شناسیِ جامعه ­شناسی اشاره کرده و به همین دلیل، نام­های دیرینه­شناسی و تبارشناسی را برای آنها برمی­گزیند و نه اصطلاحات معمول جامعه­شناختی را (همان).

بسیاری از روایت­ها راجع به CCCS، از ماجرای پدران بنیادگزار مطالعات فرهنگی، سریعاً به جانبِ گروه­ های کاری میانه های دهه­ 1970 می جهند. آنها چیز مهمی را در روایت خود نادیده می گیرند؛ آنچه را که مارک هیوارد با من در میان گذاشت: رویه­ های تکه­تکه و ازهم گسیخته­ای که از دلِ آنها پروژه به هم پیوست (2013: 849).

او سپس می افزاید: «امروزه تاریخ های متداول و مرسوم، نه تنها منازعات را نادیده می­گیرند، بل معبرهای نامستقیم، مسیرهای ناکام مانده، بن­بست­ها و نیز مسیرهایی که در برهه­هایی خاص دنبال شده یا از پیگیری­شان صرف­نظر گردیده را مدنظر قرار نمی­دهند» (همان). در همین راستا، شاید بتوان با اتهام معروف فوکو به مورخان در «دیرینه­شناسی دانش» همنوایی کرد که مورخان را متهم به «نجات استیلا و اقتدار سوژه و پاسداشتِ دو صورت همراهِ هم یعنی انسان­شناسی و انسان­گرایی علیه تمامی اشکال واسازی و انحراف از معیار» می کند (فوکو، 1388: 29) تا آنکه نوعی از کلیت­بخشی هگلی همچنان پایدار بماند. نقد معرفت­شناختی فوکو از کاربستِ تاریخ در نزد مورخان و حمله به نفس مطمئنه­ای که در قبال «زمان» می پرورانند و مدعی اعاده­ی وحدتی بازسازی شده در گذر زمان می گردند و گسست­ها و تناقضات موجود در تاریخ را با بدست دادن درکی متعیّن از آن و چه بسا مستحیل ساختنِ گذشته در دل حال و آینده می­پوشانند، حائز  اهمیت بسیاری است.

برمبنای نکات به میان آمده و مثال­های ذکر شده، می­توان پروبلماتیک تحقیق حاضر را این­گونه صورت بندی کرد: تحقیقی که به چگونگی ممکن­شدن مختصات مطالعات فرهنگی در ایران می ­پردازد، اما پاسخ این پرسش را نه در ساحتی تجویزی یا استعلایی و نه در ساحتی ساختارگرایانه، بل در ساحتی تبارشناختی جست­و­جو می­ کند. ما در پی آن هستیم که مختصات مطالعات فرهنگی در ایران را از رهگذر مطالعه­ آنچه باعث شده­است که چنین پیکره­ای از دانش پدیدار شود، آن هم­آیندی­های تاریخی و مناسبات قدرت  که پدیداری این مختصات را ممکن می­سازند، تعیین کنیم. در واقع پرسش از چگونگی و چیستیِ ممکن گشتن مطالعات فرهنگی در ایران، پرسشی است تاریخی و پاسخگویی به آن نیازمند رسیدن به تحلیلی است که بتواند سوژه را در درونِ تعبیری تاریخی توضیح دهد[1]. در تحقیق حاضر خواهیم کوشید این شیوه­ خاص تحلیل تاریخی را که در مطالعات فرهنگی به «تحلیل هم­آیندی2» موسوم است معرفی کرده، تفاوت­ها و شباهت­هایش با دیرینه­شناسی و تبارشناسی فوکویی و نیز نظریه­ی گفتمانی لکلائو و موف را مشخص ساخته، و از آن برای به دست دادن تعبیری تاریخی از چیستی و چگونگی ممکن شدن مطالعات فرهنگی در ایران و مختصاتی که برپاداشته و پیامدهایی که به­همراه آورده است استفاده کنیم.

بنابراین ما بر­خلاف درک آشنا از توصیف­گریِ تاریخی، هیچ مفروضه یا موضوع پیشاپیش ثابت و قاطعی را در بحث از مختصات مطالعات فرهنگی در ایران پیش نمی­کشیم. گرچه تاکنون برخی تلاش­ها برای به­دست دادن روایتی ارزیابانه از تجربه­ مطالعات فرهنگی حول برخی موضوعات صورت گرفته است، اما این تلاش­ها پیشاپیش محک یا سنجه­ای تجویزی را برای ارزیابی تجربه­ مذکور – سنجه­ای همچون: «سودمند­بودگی» (رک به: حاج­محمد­حسینی، 1390) – پیش فرض گرفته­اند و از آنجایی که کاربست این سنجه­ها پیش از حصول درکی «تاریخ»ی از تجربه­ مطالعات فرهنگی در ایران صورت پذیرفته است، بنابراین نتوانسته ­اند ربط وثیقی میان سنجه­های­شان و آن تعارضات، کشاکش­ها، معبرهای غیرمستقیم، مسیرهای ناکام­مانده، بن­بست­ها و امور واگذاشته­شده به قلمرو مازاد برقرار کنند، چرا که شناسایی و ملاحظه­ی این موارد هنگامی میسر می­گردد که تجربه­ مذکور با درکی که از «تاریخ» در همه این سالها در مطالعات فرهنگی پرورانده شده است و به فهمی پویا و برهه­ای از کشاکش­ها و تعارضات راه می­دهد، همراه گردد.

[1] -البته در این پژوهش، به­جای سوژه، از موضع سوژگی سخن گفته می­ شود که تفاوت­های میان این­دو، در ادامه­ پژوهش مشخص می­گردد.

2-Conjunctural analysis

 


 

موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 7 مرداد 1400نظر دهید »

مهارتها بخش عمده ای از زندگی انسان را تشکیل می دهند.قابلیت برجسته و ممتاز انسان در اجرای مهارتها، مشخصه ای مهم از هستی او است. شناخت عاملهای اثرگذار بر اجرا، از موضوعاتی هستند که دانشمندان تعلیم و تربیت قرنها سعی در شناخت آنها داشته اند. دانش کاربردهای فراوانی در بهبود  پیشرفت اجراهای ورزشی و فعالیتهای بدنی دارد. مربیان هنگام آموزش، از راه های متعددی به دنبال استفاده از این دانش در یادگیری و اجرای مهارتها هستند. مربیانی که فرایند های موثر یادگیری را بهتر متوجه می شوند،بدون شک در آموزش مهارتها نسبت به ورزشکاران خود امتیاز و برتری دارند (اشمیت، 1386).

در گذشته یادگیری در زندگی عادی انسان مساله چندان مهمی به شمار نمی آمد وبه گمان بسیاری از افراد غیر فنی و غیر متخصص فرض مسلم بر آن بود که فرد از راه تجربه و شاگردی و کار کردن با استاد کار و علم وهنر می آموزد وجز این هیچ مشکلی وجود ندارد(طاهری، 84).

یادگیری در حوزه های مختلفی بحث می شود که از جمله این حوزه ها یادگیری مهارتای حرکتی است.یادگیری به طور کلی عبارت است از تغییرات نسبتا پایدار در رفتار حرکتی  انسان که نتیجه فرایندهای مربوط به تمرین و تجربه است(اشمیت و لی، 1387).بدون شک عوامل زیادی بر کارایی یادگیری حرکتی و نحوه اجرای مهارت تاثیر می گذارند،که به یقین یکی از مهمترین آنها، بازخورد است. بازخورد نقش بسیار مهمی  در کنترل حرکتی و اکتساب مهارت حرکتی دارد تحقیقات نشان داده اند که بازخورد مهمترین عاملی است که یادگیری و نحوه  اجرای مهارت را کنترل می کند (رحمانی نیا، 84).

بازخورد به اطلاعاتی گفته می شود که فرد درباره اجرای مهارت در حین یا پس از اجرا دریافت میکند.بازخورد در دوشکل اصلی وجود دارد.بازخورد درونی (ذاتی) تکلیف، بازخورد حسی است که در حین یا پس از اجرای مهارت در دسترس قرار می گیرد وبخش طبیعی اجرای مهارت است و شکل دیگر آن بازخورد افزوده است بازخورد افزوده اطلاعاتی است که منبع خارجی فراهم می کند و به بازخوردی اضافه می شود یا آن را تقویت می کند که ازاجرای مهارت به وجود می آید(بازخورد درونی).  دو نوع بازخورد افزوده  بر اساس بخشی از مهارت تمییز داده می شودکه اطلاعات بازخوردی به آن مربوط می شود.آگاهی از نتیجه به پیامد اجرای مهارت و آگاهی از اجر ا به ویژگی های اجرا مربوط است که در نهایت به نتیجه منجر می شود ممکن است مربی بازخورد افزوده را هم زمان با اجرای مهارت یا پس از تکمیل ارائه دهد، ممکن است بازخورد افزوده برای اطلاع دادن به شاگرد درباره موفقیتش در اجرا یا خطاهای اجرایش ارائه شود: همچنین، بازخورد افزوده ممکن است در جهت برانگیختن شاگرد به ادامه تلاش برای رسیدن به هدف به کار رود(مگیل، 89).

با هدایت حرکت به سمت هدف مورد نظر،  می توان بازخورد را به مقدار کافی و لازم ارائه کرد تا هم فراگیر با حجم وسیعی از اطلاعات از سوی مربی مواجه نشود وهم مربی بتواند در کمترین زمان و صرف حداقل انرژی برای آموزش، مطالب را به فراگیر انتقال دهد. این موضوع که اطلاعات نامربوط و زیاد ممکن است توجه فراگیر را تقسیم و نوعی سردرگمی ایجاد کند در منابع مختلف و تحقیقات متعدد مشاهده شده است (اشمیت و لی، 87).

رویکرد تجربی متفاوتی که درباره بهینه سازی ارائه بازخورد در تحقیقات اخیر در زمینه تمرین بدنی مورد استفاده قرار گرفته است، ارائه بازخورد در زمانی است که

خرید اینترنتی فایل کامل :

 

 مقالات و پایان نامه ارشد

 یادگیرنده خود آن را طلب می نماید، به این شیوه ارائه بازخورد، خود کنترلی گویند. نتایج تحقیقات اخیر نشان داده اند تمریناتی که از شیوه خود کنترلی استفاده می نمایند، می توانند برای یادگیری مهارتهای حرکتی سودمند باشند(جنل و همکاران، 1997).

بخشی از فناوری که به طور بالقوه برای افزایش یادگیری در کلاسهای آموزشی و هنگام اجرای مهارت حرکتی استفاده می شود، ویدئو است که دانش آموزان به کمک آن قادر هستند بازخورد صحیح و متواترمهارتهای حرکتی را دریافت کنند ونقش فعال تری در یادگیری دارند (مک موریس، 2004).

در چند سال گذشته ، مطالعات متعددی اثر بخشی بخشی بازخورد خودکنترلی را برای یادگیری نشان داده اند (چن و همکاران، 2002؛ چیویاکوفسکی و ولف،2002؛ چیویاکوفسکی و همکاران، 2005؛ جنل و همکاران، 1995،1997 ) ولی سید لری 1388 در تحقیقی که در مورد کودکان انجام داده بود وهمچنین باقرلی 1385  در تحقیقی که مهارت گلف را مورد مطالعه قرار داده بود نتایج متفاوتی بدست آوردند. تحقیقات در ایران در این زمینه کمتر در مورد نوجوانان  و بازخورد ویدیویی بوده است،  و تحقیقی در مورد یک تکلیف پیچیده ورزشی رایج در اجتماع کمتر به چشم میخورد و بیشتر به فعالیت های آزمایشگاهی به دلیل کنترل منابع اطلاعاتی و درجات آزادی پرداخته شده است. از این رو در این مطالعه سعی شده است تا حد امکان تاثیر بازخورد خودکنترلی ویدیویی بر عملکرد و یادگیری شوت ثابت بسکتبال در نوجوانان بررسی شود.

1-2 بیان مسئله

اگرچه در برخی تحقیقات اهمیت انواع مختلف طرح های بازخوردی برای یادگیرندگان ارزیابی شده، اما بررسی این حقیقت که آیا بازخورد برای یادگیرنده ضروری است یا خیر نادیده گرفته شده است. در حقیقت در این تحقیقات به یادگیرنده بدون توجه به درخواستش بازخورد ارائه می شود و به نقش فعال یادگیرنده توجهی نمی شود (ولف و شیا، 2002).

در چند سال گذشته، تحقیقات متعددی اثر بخشی تمرین خود کنترلی را برای یادگیری حرکتی نشان داده اند و یادگیری به شکل خودکنترلی به صورت یک ساختار جدید و با اهمیت در تحقیقات آموزشی ، روانشناسی وجامعه شناسی پذیرفته شده است. تحقیقات نشان داده است که اجازه دادن به فراگیرندگان برای کنترل بخشی از موقعیتهای تمرینی ، به یادگیری موثرتری در مقایسه با موقعیت های جفت شده منجر شده است (چیویاکوفسکی و ولف، 2007).

مفهوم متداول یادگیری به شکل خود کنترلی در فرایندهای فراشناختی ، انگیزشی و رفتاری متفاوت است (زیمرمن، 1994). فراگیران در زمینه فرایندهای فراشناختی ، طراحی ، سازماندهی و خودارزشیابی  یادگیری خود را در مقاطع مختلف یادگیری بر عهده می گیرند، آنها از طریق انگیزش درونی برانگیخته می شوند و در اظهار نظرهای شخصی به خود کارآمدی بالاتری اشاره داشته اند (دسی و راین،2000).

بعضی تحقیقات ویدیویی آگاهی از اجرا بیان می دارند که بازخورد ویدیویی ممکن است یادگیرندگان مبتدی را با حجم زیادی از اطلاعات مواجه کند و در نتیجه باعث کاهش اثرات آموزشی شود. زیرا آگاهی از اجرا ویدیویی درباره جنبه های مختلف اجرا اطلاعاتی را ارائه می دهد و تشخیص اینکه کدام جنبه حرکت در یادگیری حرکت موثرتر است برای مبتدی ها می تواند مشکل باشد(آیکن و همکاران، 2012).

یکی دیگر از جنبه های اثر گذار بر یادگیری، تمرین وشیوه های مختلف برنامه ریزی اجرای یک تکلیف و بخش های مختلف آن است. در زمینه تمرین تکالیف مختلف در نظر گرفتن دشواری آنها سبب افزایش قابلیت یادگیری می شود، به این دلیل است که بسته به دشواری صوری تکلیف و مهارت فراگیر، نرخ بهبود عملکرد از یک تکلیف به تکلیف دیگر متفاوت است. به این صورت که اگرمیزان تمرین مهارتها بدون در نظر گرفتن دشواری آنها برابر باشد، در هر کوشش تمرینی جدید آنچه برای مهارت ساده به دست می آید کمتر از چیزی است که در کوشش قبلی به دست آمده بود. بنابراین میزان بهبود اجرا کم کم به سمت صفر متمایل می شود این در حالی است که عملکرد در یک تکلیف دشوار همچنان ضعیف است و در اثر تمرین پیشرفت می کند (چیویانگن و همکاران، 2008).

آیا می توان در مهارت های پیچیده به جای تمرین بخش مشکل، بازخورد افزوده را بر آن بخش متمرکز ساخت؟ زیرا یکی از مهم ترین اهداف بازخورد، هدایت حرکت به سمت مورد نظر است(چیویاکوفسکی و ولف، 2007). تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوالات می باشد که آیا بازخورد خود کنترلی ویدئویی در یادگیری شوت ثابت بسکتبال اثربخش است؟ وآیا بازخورد تخصصی ویدئویی در بخش دشوار حرکت باعث یادگیری بیشتر می شود؟

 


 

موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 7 مرداد 1400نظر دهید »

1 ... 44 45 46 ...47 ... 49 ...51 ...52 53 54 ... 178

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia
جستجو
آخرین مطالب